هرکس راهی را در جستجوی دانش بپیماید، خداوند راهی به سوی بهشت برایش بگشاید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
کلاههای شش گانه تفکر - ستارگان دانش(ولی عصر ایمان شهر )
کلاههای شش گانه تفکر چکیده: امروزه، متناسب با اهمیت اندیشه و نقش سرنوشت ساز آن، به تفکر پرداخته نشده و هنوز مهارتهای فکری در زمره آموزش و پرورش درنیامده است.بزرگترین دشمن تفکر، پیچیدگی است. چرا که پیچیدگی سبب سردرگمی می شود. لیکن در مسائل ساده و شفاف، تفکر بسیار کارآمد جلوه می کند. در ایده شش کلاه تفکر، دو هدف اصلی دنبال می شود. یکی ساده کردن عمل تفکر و دومی ایجاد نوعی تغییر در طرزتفکر است. این کلاههای شش گانه یک نوع اطمینان و راحتی را برای یک نوع خاصی از تفکر به وجود آورده تا بهتر بتوان ازطریق آن به نتیجه مطلوب دست یافت. کلاه سفید، تفکر برمبنای آمار و ارقام و واقعیتها، کلاه قرمز، احساسات، عواطف و همچنین حس ششم، کلاه سیاه، قضاوت منفی و تظاهر به مخالفت، کلاه زرد، روشنایی و خوش بینی و برخورد سازنده و مثبت، کلاه سبز، تفکر خلاق، ایجاد انگیزه و حرکت و بالاخره کلاه آبی، کنترل، خونسردی و رهبری، از ابزارهای اصلی ایده فوق به شمار می روند. مقدمه در جهان کنونی، متاسفانه متناسب با اهمیت اندیشه و نقش سرنوشت ساز آن در آینده، به تفکر بها داده نشده و کماکان مهارتهای فکری در زمره آموزش و پرورش درنیامده است. ضرورت تدریس درست اندیشی، تفکر خلاق و مهارتهای آن در دوران کودکی، مهدکودک، دبستان، دوره راهنمایی، دبیرستان، دانشگاه، رسانه های جمعی و... کاملاً مشهود است. تفکر سرچشمه اصلی تمامی نیروهای انسانی است و هرقدر در آن متبحر شده باشیم، باز هم باید بخواهیم که بهتر و بهتر بیندیشیم. لیکن معمولاً افراد دارای تحصیلات عالیه آنقدر سرگرم آموختن تفکرات دیگران هستند که خود فرصت فکر کردن ندارند در ایده شش کلاه تفکر دو هدف اصلی وجود دارد. اولین هدف ساده کردن عمل تفکر است تا بدین وسیله به شخص متفکر اجازه داده شود تا به جای اینکه به مسائل مربوط به احساسات و منطق و اطلاعات و امید و خلاقیت توأماً بیندیشد، در آن واحد تنها به یک موضوع فکر کند. درواقع این بدین مفهوم است که درعوض اینکه شخص از منطق برای پشتیبانی از احساسات نیمه پنهان خود استفاده کند، او می تواند احساسات خود را به راحتی و آشکارا با کلامی تحت عنوان کلاه قرمز بیان کرده، بدون اینکه بخواهد برای احساسات خود دلیل بیاورد یا توجیه کند. سپس بعد از اظهار احساس خـــود به صورت آشکارا، شخص می تواند با کلاه سیاه با جنبه های منطقی مساله برخورد کند. دومین و درواقع هدف اصلی ایده شش کلاه تفکر، یک نوع تغییر در نوع تفکر است. اگر یک شخص در یک جلسه، شدیداً دیدگاه منفی داشته باشد، می توان از آن شخص درخواست کرد که کلاه سیاه را از سرش بردارد. یا ممکن است از او تقاضا شود که کلاه زرد را بر سر بگذارد که درواقع مستقیماً از او درخواست می شود که مثبت فکر کند. بدین شکل، ایده شش کلاه تفکر از یک نوع واژه یا اصطلاح استفاده کرده که با وجود این، به هیچ عنوان آزاردهنده یا توهین کننده نیست. و چیزی که بسیار مهم است این است که این اصطلاح، به شخصیت یا شأن هیچ شخصی اهانت نمی کند. به وسیله تبدیل شش کلاه تفکر به یک بازی تحت عنوان (ROLE-PLAY) ، این امکان فراهم می شود تا سوالهای بخصوصی درباره انواع تفکر پرسیده شود. درواقع این کلاهها بیشتر شبیه دستورالعملهای تندنویسی هستند. هرگز پیشنهاد نمی شود که در هر لحظه، در تفکراتمان حتماً از یکی از کلاهها استفاده کنیم. چرا که این کار غیرضروری است. ما اغلب می خواهیم از یک کلاه یا سایر کلاهها با یک سری قوانین تعریف شده در طول بحث و گفتگوها استفاده کنیم. و یا اینکه ممکن است در طول بحث از شخصی بخواهیم تا یک نوع کلاه خاص را بر سر بگذارد. در ابتدا این مسائل ممکن است تا حدودی ناراحت کننده به نظر برسد اما بعداز مدتی این نوع شیوه درخـــــواست ازطرف مقابل، کاملاً طبیعی می شود. کاملاً روشن است که اگر همه افراد داخل یک سازمان از قوانین این بازی مطلع گردند، اصطلاحات این نوع تفکر بسیار سودمند خواهدبود. برای نمـــــــونه تمام افرادی که می خواهند دریک بحث شرکت کنند باید از معنای کلاههای مختلف مطلع باشند. این ایده بهترین راندمان را وقتی می دهد که به شکل یک زبان عامیانه درآید.
نوشته شده توسط: داریوش مغرور
تبریک
|
خانه
:: کل بازدیدها
:: :: بازدیدهای امروز
:: :: بازدیدهای دیروز
::
:: درباره خودم :: :: لینک به وبلاگ ::
:: لینک دوستان من :: پورتال آموزش و پرورش
:: آرشیو :: کلاس اول :: خبرنامه :: |