بسا کس که با نیکویى بدو گرفتار گردیده است و بسا مغرور بدانکه گناهش پوشیده است ، و بسا کس که فریب خورد به سخن نیکویى که در باره او بر زبانها رود ، و خدا هیچ کس را نیازمود چون کسى که او را در زندگى مهلتى بود . [ و این گفتار پیش از این گذشت ، لیکن اینجا در آن زیادتى است سودمند . ] [نهج البلاغه]
داریوش مغرور - ستارگان دانش(ولی عصر ایمان شهر )
علل ضعف دانش آموزان در درس املا:
1 - به علت اینکه مفهوم کلمه را نمی فهمند یا قبلا نفهمیده اند آن را درست نمی نویسند. 2 – کلمات از جانب معلم درست تلفظ نمی شود. (آموزشی) 3 – دانش آموزان هنگام نوشتن املا کلمات را تکرار و هجی می کنند.(دقت) 4 – وجود نقص شنوایی در برخی از دانش آموزان در هنگام نوشتن املا و بی خبری معلم از وجود این نقص باعث می شود بعضی از دانش آموزان کلمات را جا می اندازند یا از کلاس عقب می افتند .(حافظه شنوا یی –حساسیت شنوایی) 5 – به علت کمبود فضای آموزشی و کمبود میز و نیمکت دا نش آموزان در اثرخستگی ودرست نشیدن کلمات را غلط می نویسند 0 (آموزشی) 6 – متناسب نبودن متن املا از نظر(کمیت و مقدا ر) با سن و پا یه تحصیلی آنان باعث می شود دانش آموزان بعد از نوشتن مقداری ا زمتن دیکته خسته شوند و غلط نویسی آغاز گر دد.(آموزشی) 7 – در بعضی اوقات دانش آموزان به علت مشکلات روانی هنگام نو شتن املا در افکار خود غو طه ور می شوند و از نوشتن باز می مانند0 8 - وجود حروف هم صدا در ادبیات فا رسی مانند (ص-ث-س) 9 – تند گفته شدن املا از سوی معلم باعث خستگی وکم شدن دقت در دانش آموزان می گردد. 10 – ضعف درمهارتهای حرکتی (نارسا نویسی) – بیقراری و تند خویی – خطا درادراک بصری حروف (حافظه دیداری )- فقر آموزش و عدم تسلط معلم به شیوه های آموزشی مطلوب در هنگام تعلیم نوشتن- نشناختن حروف و قوائد نوشتن توسط دانش آموزان- نداشتن تمرین لازم و کافی برای نوشتن املاء خود می تواند موجب ضعف و نارسایی فراگیر در کسب مهارت نوشتن شود . انواع اشکالات موجود در املا دانش آموزان را پس از تجربه و تحلیل می توان به دو گرو طبقه بندی کرد. یک گروه از اشکالات به مشکلات آموزشی مربوط هستند و از طریق روش تدریس می توان حل کرد و گروه دیگر را از طریق تمرین های خاصی که می توان به جای رو نویسی های معمول در مدارس در نظر گرفت تا ضمن جلوگیری از هدر رفتن وقت و استعداد دانش آموزان در برطرف کردن اشکالات املا بسیار موثر باشند. *** روشهای آموزش املا 1- روش آزمون – مطالعه – آزمون در این روش در ابتدا یک متن را به عنوان دیکته برای دانش آموزان می خوانیم و بعد از تصحیح آن را به دانش آموزان باز می گردانیم. سپس دانش آموزان تا جلسه بعدی املا صحیح کلمات غلط موجود در املا خود را تمرین می کنند. در جلسه بعد از آن متن دوباره املا گفته می شود که معمولا بدون غلط و یا با غلط های محدودی همراه است. البته باید توجه داشت که متن دوم را با کمک کلماتی از متن اول که از ارزش املایی بر خوردارند( اما در قالب جملات جدید) می توان تهیه نمود تا میزان پیشرفت دانش آموزان در زمینه حافظه دیداری هم سنجیده شود. 2- روش مطالعه و آزمون ابتدا درس یا درس هایی جهت گفتن از املا انتخاب می شود و دانش آموزان روی لغات مشکل آن به صورت املای پای تخته و تکالیفی نظیز نوشتن کلمات با حروف رنگی و ............... تمرین می کنند. سپس از آن درس یا درس ها املا گفته می شود که البته بهتر است متن دقیقا مانند کتاب نباشد. 3- روش نمایش: به منظور تقویت بیشتر حافظه دیداری در رابطه با آموزش حروف هم صدا مانند(ص- ث- س ) ابتدا لغات مورد نظر را روی طلق های شفاف می نویسیم سپس آنها را با استفاده از اورهد روی پرده نمایش می دهیم مثلا کلمه(( صابون)) سپس روی حرف (ص) را می پوشانیم و از دانش آموزان می خواهیم یکی از سه حرف (س، ث، ص) را انتخاب کرده و کلمه را کامل کنند . سپس کلمه را کامل نشان می دهیم تا اگر غلط حدس زده بودند آن را اصلاح کنند و درستش را کنارش بنویسند . از این روش به هنگام املای پای تخته ای هم می توان استفاده کرد وجود دستگاه اورهد الزامی نیست. دانش آموزان ابتدا کلمه را در دفتر خود بنویسید بعد به تخته نگاه کنند و در صورت اشتباه درست آن را بالای کلمه بنویسند. 4- روش تصحیح انفرادی : به دانش آموز املا گفته می شود به عنوان تکلیف منزل از او خواسته می شود املا خود را با استفاده از کتاب تصحیح کند و از این طریق متوجه غلط هایش می شود و آنها را تمرین می کند. 5- روش چند حسی: در این روش چند حس بینایی - شنوایی- لامسه به کمک یادگیری املا کلمه مورد نظر می آیند . این روش بیشتر قبل از املا به منظور تمرین کلمات مشکل درس به کار گرفته می شود. الف) از دانش آموز خواسته می شود با دقت به کلمه ی مورد نظر ( این کلمه از متن املایی که بعداًَ گفته خواهد شد انتخاب می شود) که پای تابلو نوشته شده نگاه کند. ب) آن را بخوانند و کلمه مورد نظر را در هوا به صورت ذهنی و با استفاده از انگشت خود بنویسد. ج) سپس آن را در جمله ای مناسب به کار برد . از این طریق معنای کلمه را بهتر درک می کند. و) کلمه را از پای تابلو پاک کرده و به آنها فرصت می دهیم تا کلمه را بدون خطا از روی حافظه بنویسند. د) کلمه را روی تابلو نوشته تا دانش آموزان آنها را با هم مطابقت دهد و به درستی یا نادرستی نوشته خود پی ببرد . حرفی از کلمه را که از ارزش املایی برخوردار است قرمز نوشته و پای تابلو می نوسیم مانند ص در مخصوص . از این روش به عنوان یک تمرین و تکلیف هم جهت تقویت حافظه دیداری دانش آموزان می توان استفاده نمود. 6- کاربرد جمله سازی در زنگ املاء: آموزگار 20 جمله از 5 درس را که دارای اهمیت هستند انتخاب کرده و در هر جمله جای یک کلمه با ارزش املایی خالی گذاشته می شود تا دانش آموزان به تکمیل آن بپردازند. - خورشید به قله ی .............................. نزدیک می شد. 7-آشنا کردن دانش آموزان با متن املاء: به منظور یاد آوری شکل کلمه های خوانده شده لازم است قبل از نوشتن املاء آموزگار یک بار آن متن را از اول تا آخر بخواند و شاگردان به این امر عادت داده شوند که شکل کلی کلمه های خوانده شده را در ذهن خود مجسم کنند و آنها را به یاد آورند و گاهی هنگام خواندن متن املا آموزگار به شاگردان اجازه دهد که بگویند نوشتن چه کلمه ای را نمی توانند و معلم راجع به آن کلمه توضیح آموزشی بدهد تا دانش آموزان شکل نوشتاری کلمه ی مورد نظر را یاد بگیرند ، از این طریق ، شکل کلمه در ذهن شاگرد بیشتر تثبیت می گردد و یاد گیری عمیق تر می شود. نحوه قرائت املاء در کلاس هنگام قرائت املاء باید به نکات زیر توجه شود. 1- از تمام درسهای کتاب فارسی ، اعم از شعر و غیر شعر باید املاء گفته شود ولی مقدار و زمان آن نباید از حد معینی تجاوز کند. 2- آموزگار باید با توجه به هدفهایی که برای گفتن هر متن املا دارد، متن و مقدار آن را از قبل مشخص کند. 3- هر کلمه یا عبارت فقط یک یا دو بار گفته شود و دانش آموزان باید عادت کنند با گوش دادن به صدای آموزگار مشکل کلی نوشتن کلمه را در ذهن خود پیدا و آن را زیر لب زمزمه کنند و بنویسند. 4- سرعت گفتن املای کلمه با توان نوشتن دانش آموزان متناسب باشد. 5- حرکت کردن آموزگار در هنگام گفتن املاء نباید باعث حواس پرتی دانش آموزان شود.
نوشته شده توسط: داریوش مغرور
اهمیت دادن به تکلیف در جهت تثبیت دروس تدریس شده تکلیف در فرهنگ فارسی معین یعنی: 1) به رنج افکندن 2) کاری سخت و شاق را به عهده کسی گذاشتن 3) رسیدن به سن رشد و بلوغ 4) وظیفهای که باید انجام شود (مانند مشق شب و حل مسائل). آشکار است که معلم برای تعیین هر یک از تکالیف هدفی منطقی و مشخص در ذهن دارد. آموزگار باید بتواند این اهداف ذهنی را برای دانشآموز نیز تشریح کند، مثلاً به دانش اموز بگوید انجام این تکلیف شما را در درک مطلب مورد نظر یاری میدهد. چنانچه تکالیف با نیازها و علایق و تواناییهای دانشآموز مطابقت داشته باشد، بار آموزشی مثبت دارد. توضیح اهداف هر تکلیف میتواند میزان یادگیری و پیشرفت دانشآموز را برای خودش و نیز برای معلم مشخص سازد. هرگز نباید از تکلیف به عنوان وسیلهای برای پر کردن اوقات دانشآموز و یا سرگرم نمودن استفاده کرد. تکلیف، فعالیتی هدفدار و تکنیکی در خدمت یادگیری یا به عبارت دیگر مکمل یادگیری است بنابراین چنانچه روزی موضوعی برای تمرین وجود نداشت لزومی ندارد که معلم فقط به این خاطر که تکلیفی داده باشد، فعالیتی را بدون در نظر گرفتن او تعیین کند. تکالیفی که بدون برنامه در آخرین لحظات کلاس تعیین شود نیز معمولاً همین خصلت بیهدفی و بیمعنایی را دارا هستند و دانشآموزان اغلب متوجه بیهدفی این نوع تکالیف میشوند و در نتیجه اعتبار و تاثیر معلم در نزد اوکاهش مییابد. به طور کلی اهداف تکلیف شب را میتوان به شرح زیر خلاصه و طبقهبندی کرد: 1) تمرین: به منظور افزایش سرعت، مهارت یا حفظ آنها اما بیشتر معلمان هدف اصلی از دادن تکلیف را تمرین مهارتهای یاد گرفته شده در کلاس میدانند. مطالعات منسجم ابیات در حوزه تکلیف شب نشانگر این امر است که بسیاری از متخصصان درصدد برآمدهاند که انواع تکلیف شب را طبقهبندی کنند. پروفسورلی دپریت پس از بررسی و جمعبندی پژوهشها، طبقهبندی مفید و جامعی را از انواع تکلیف شب ارائه نمودهاند که به طور وسیع مورد استفاده معلمان، محققان و علاقهمندان به امر تعلیم و تربیت قرار گرفته است. آنها انواع تکلیف شب را در چهار طبقه اصلی یعنی تمرین، آماده سازی و آمادگی بسطی و امتدادی وخلاقیت طبقهبندی کردهاند. 1- تکالیف تمرینی: این نوع تکلیف برای تثبیت یادگیری و فعالیتهای خواندن وکارهای تمرینی و انفرادی بکار گرفته میشود که از قدیمیترین و با سابقهترین نوع تکلیف شب است لذا از لحاظ تاثیرگذاری و سودمندی به روی شاگردان سوال برانگیز است. اکثر تکالیف تمرینی، غیر تخیلی، غیرخلاق، تکراری و کسلکننده هستند! 2- تکالیف آمادهسازی و آمادگی: این نوع تکالیف برای آماده کردن شاگردان برای درسهای روز بعد یا روزهای بعد به کار گرفته میشود و معمولاً به صورت مطالعه کتابهای درسی، مطالعه خارج از کتاب درسی، جمعآوری مطالب و مواد قبل از کنفرانس در کلاسهای درس، حفظ کردن، روخوانی و از قبل خواندن دروس انجام میپذیرد. قصد نهایی این نوع تکلیف همانا وادار کردن دانش آموز به کسب زمینه مناسب اطلاعاتی برای آماده شدن برای دروس و مباحثه روز بعد است زمانی این نوع تکلیف از سودمندی و کارایی برخورداراست که ابتدا رهنمونها و راهنماییها و دستورالعملهای لازم در مورد چگونگی و چرایی انجام تکالیف کاملاً برای دانش آموز تبیین و ابتکار عمل قدرت تخیل و روش شخصی حفظ شود. 3- تکالیف بسطی و امتدادی: این نوع تکالیف شاگرد را فراسوی کارها و فعالیتهای کلاس سوق داده و موجبات یادگیری ایدهها ومهارتها را در موقعیتهای جدید فراهم میآورد؛ به عنوان مثال، درس کلاس ممکن است راجع به ناپلئون باشد و از دانشآموزان کلاس خواسته میشود که کتابی را در مورد ناپلئون بخوانند و خلاصهای از آن را در کلاس ارائه دهد. <تکلیف بسطی> به صورت پروژههای طویلالمدت و از طریق فعالیتهای حل مساله تحقق پیدا میکند. پروژههای طویلالمدت، موضوعاتی است که در کلاس درس تدریس شده و ادامه آن در منزل به صورت فردی انجام میگیرد و معمولاً این نوع تکالیف خود انتخابی است. 4- تکلیف خلاقیتی: دانشآموز مفاهیم و مهارتهای مکتسبه در کلاس را با هم ترکیب کند و در یک راه، یا راههای جدید و متفاوت به کار بندد این نوع تکلیف را تکلیف خلاقیتی گویند. تکالیف خلاقیتی ممکن است به صورت کتبی یا شفاهی و یا به صورت انجام کاری صورت پذیرد. این نوع تکلیف قدرت خلاقیت، ابتکار شخصی و قدرت تخیل و خود راهبردی را در شاگردان پرورش میدهد. البته باید اذعان داشت که این چهار تکلیف همیشه به طور مجزا و منفک به شاگردان ارائه نمیشود و گاهی ممکن است شاگرد برای حل یک مساله از هر چهار نوع تکلیف برای بسط و خلق ایده خود استفاده کند. لذا با فراهم آوردن تنوعی از تکالیف مختلف میتوان موجبات تثبیت، آمادهسازی، تداوم و خلق مفاهیم و مهارتها را در فرآیند تعلیم و تربیت ایجاد نمود. شکل منظم تکلیف شب که حاصل مطالعات دفتر تحقیقات و برنامهریزی وزارت آموزش و پرورش است به شرح زیر می باشد: الف) فواید تکلیف شب: 1- تکرار مطالب آموخته شده و تمرین آنها برای تثبیت آموختهها، این مورد مربوط به مسائل یاد گرفته شده در کلاس میباشد تا با تمرین بیشتر، مطالب ارائه شده در کلاس در ذهن کودک تثبیت شود. ب) ضررها یا اثرات منفی تکلیف شب 1- خستگی و ایجاد بیزاری دانشآموزان از تکرار مطالب، بویژه از نوشتن که این امر بیشتر مربوط به حجم زیاد تکلیف است که دراین صورت دانشآموز نه تنها فایدهای از انجام تکالیف برای یادگیری مطالب درسی نمیبرد، بلکه از نوشتن و در نهایت از درس بیزار است. در مورد اثرات منفی تکلیف شب میتوان محروم ماندن دانشآموز از فعالیتهایی را نام برد که تکلیف شب مانع انجام آن میگردد. براساس گفته دانشآموزان مطالعه کتابهای غیر درسی، ورزش، تفریح و تماشای تلویزیون از فعالیتهایی است که آنان علاقمند به انجام آن میباشند اما به خاطر حجم تکالیف خود نمیتوانند به آن بپردازند. از طرفی بسیاری از دانشآموزان به گفته خود در تعجیل برای تمام کردن تکالیفی که غالبا با علایق و تواناییهای آنان مطابقت ندارد دست به اعمالی میزنند که از نظر اخلاقی به عنوان عوارض نامطلوب تکلیف شب تلقی میشود. علل کمکاری و تنبلی 2- علت روانی و عاطفی: گاهی اوقات تنبلی کودکان ریشه روانی و یاعاطفی دارند مثل کودکانی که دچار بیماری روانپریشی باشند و یا کودکانی که به شدت میترسند و... این قبیل کودکان به هیچ وجه قادر به انجام تکالیف خود نیستند. مهمترین عوامل روانی و عاطفی که درتنبلی و کمکاری کودکان موثرند عبارتند از اختلال شخصیت، فشار روانی، احساس ناامنی، تنفر و بیعلاقگی، نداشتن انگیزه و... 3- علت اجتماعی: تزلزل، نابسامانی و یا گسستگی خانواده به هر شکل که باشد اثرات زیانباری را بر کودک دارد. 4- علت ذهنی و یاعقب افتادگی تحصیلی: عواملی از قبیل کم هوشی، ضعف حافظه، کند دهنی، ضعف بعضی از استعدادها، اختلال در ادراک، خستگی ذهن و ... میتواند منشا تنبیل و کمکاری دانشآموزان باشد. حال با بررسی مطالعات انجام شده میتوان این روشها را برای ایجاد انگیزه ذکر کرد: الف) - آگاه کردن دانشآموزان از اهداف تحصیل البته با استفاده از روشهای ابتکاری و مفاهیمی که فراخور درک ذهنی هر گروه سنی باشد. نتیجه نهایی به طور خلاصه میتوان گفت اگر تکلیف شب به میزان کم و با اهداف کمکآموزشی و براساس تفاوتهای فردی دانشآموزان و نوع و نسبت جسمانی، عاطفی، روانی، اجتماعی و ذهنی قابل تغییر و انعطاف باشد و باعث دلزدگی و تنفر دانشآموز از معلم و مدرسه نشود، میتوان از آن استفاده بهینه نمود.
نوشته شده توسط: داریوش مغرور
در حال حاضـــر بهترین کمک به کــودکان دیـــــرآمــــوز آن است که :
1 - خانواده ها به طــور موثــر با معلم همکاری کــرده و معلم از این همکاری استقبال کند . 2 - این کودکان در کلاسهایی قــرار بگیرند که دارای دانش آموزان کمتــری باشد . 3 - معلم به آموزش انفرادی بپردازدو بتدریج کودک را درگیرفعالیتهای گروهی و تدریس جمعی نماید . 4 - پیشرفت این کودکان به صورت هفتگی ثبت و در صورت نیاز از وجود یک مشاور کمک گرفته شود . 5- فعالیتهـــای یادگیـــــری به صـــورت گام به گام و از ساده به مشکـــل و با حجم کمتـــــری انجام شود. 6- تدریس با تکـــــرار بیشتــری همــــــراه باشد و از بیان لفظــــــی خود دانش آموز استفاده شود. 7- در مورد پاسخهای درست و نادرست بازخورد فــوری و همــراه با توجه، تحسین، تشویق و البته در صورت لــزوم از تنبیه خفیف استفاده شود. 8- به کــودکان کمک شود که هـــرچه زودتـــر به مرحله عملیات عینــی بــرسند. 9- بـر روی پیشرفت تــوجه و رشد مهارتهای کلامــی کودکان کار شود. 10- مهارت آمـوزی مورد توجه قرار بگیرد. از آنجایی که تقریباً 13% دانش آموزان مدارس عادی دیرآموز هستند، رسیدن به اهداف فوق نیازمند آن است که یک دوره آموزشــی برای معلمان دوره ابتدایی در نظر گرفته شود و یک کمیته تخصصی بر عملکرد مدارس نظارت داشته باشد. 11- اگــر کودکان دیرآموز در همان کلاسهای اول و دوم آموزش مناسب ببینند و درگیــر فعالیت هایی شوند که به طور نظامدار جذب سیستم ادراکی آنها شود و مهارت کلامــی آنها را رشد دهد، هم نمرات کلاســی و هم رشد هوشــی آنها پیشرفت می کند و به حد دانش آموزان عادی می رسد. ویــــژگی های خانوادگـــــی کـــــودکان دیـــــرآموز : وضعیت خانوادگی کودکان دیرآموز فرق چندانی با خانواده های کودکان دیگر ندارد . اما این احتمال وجود دارد که این خانواده ها متعلق به طبقه اجتماعی و اقتصادی پایین تری باشند. مسائل مربوط به اعتیاد و شیوع بدرفتاری با کودک همانند خانواده های دیگر است. تعداد فرزندان و محیط فرهنگی فرق چندانی با خانواده های دیگر ندارد. کودکان دیرآموز و خانواده های آنان بیشتر از سایرین درگیر مشکلات جسمی خاص نیستند. علی رغم مشابهت های فوق ، به نظر می رسد که تفاوت هایی هم وجود داشته باشند. والدین کودکان دیرآموز در ارتباط با نگرش نسبت به فعالیتهای شناختی با والدین دیگر تفاوت دارند: این والدین فهالیتهای هوشی و شناختی قبل از ورود به مدرسه را برای کودکان خود مهم تلقی نمی کنند. آنها به نتایج و نمرات فرزندان خود در مدرسه علاقه دارند اما شیوه کمک آنها به کودکانشان واقعاً کارآمد نیست. طعنه زدن، سرزنش کردن، تنبیه و مقایسه بین این کودک با سایر کودکان در این خانواده ها به فراوانی دیده می شود. این والدین سطح هوش کودکان خود را بیشتر از آنچه که هست برآورد می کنند و مشکلات رفتاری و سازشی آنها را نمی پذیرند یا درک نمی کنند. آنها حاضر به پذیرفتن این واقعیت نیستند که کودک آنها دیرآموز است و تلاش می کنند که بر مشکلات فرزند خود سرپوش بگذارند. مسلم است که کار با دانش آموزان دیرآموز باید به دور از نگرش منفی و تعصب صورت بگیرد. باید این نگرش در جامعه آموزشی و خانواده ایجاد شود که دیرآموزان متعلق به جامعه عادی هستند و استثنایی تلقی نمی شوند. به عبارت دیگر، اگر یک کودک دیرآموز در نظام آموزشی تعلیم درست نبیند و سرانجام با برچسب استثنایی وارد مراکز ویژه شود نشان دهنده ناکارآمد بودن روش آموزشی است. والدین باید نقش خود را به عنوان معلمان طولانی مدت کودک بپذیرند و پذیرفتن این نقش مستلزم آن است که بین خانه و مدرسه همکاری و ارتباط بیشتر و فعالتری ایجاد شود. بنابراین معلمان این دانش آموزان باید آموزش مناسب و دوره های مربوط را بگذرانند و دارای شناخت کافی از کودکان و نحوه ارتباط با خانواده های آنان باشند. از سوی دیگر به نظر می رسد که در آموزش و پرورش شناخت کافی از کودکان دیرآموز وجود ندارد و پی گیریهای لازم در مورد دیرآموزان صورت نمی گیرد. ویژگی های نگرشی و عاطفی کودکان دیرآموز نگرش کودکان دیرآموز به مدرسه و تحصیل معمولاً منفی است. تعداد غیبت های آنان بیشتر است و در بسیاری از موارد از سوی معلم و همکلاسان خود طرد می شوند. این نگرش منفی نسبت به کودکان دیرآموز در کلاسهای سوم تا پنجم بیشتر است شاید به این دلیل که آنها مشکلات سازگاری بیشتری دارند. گاهی این دانش آموزان تعارضهای اجتماعی خود را به شکل پرخاشگری نشان می دهند چرا که در هنگام مواجهه با بحرانهای بین فردی و شخصی، سازوکارهای ناکارآمدی برای مقابله در پیش می گیرند. دیرآموزان انگیزه تحصیلی بالایی ندارند و همین امر موجب درماندگی و نا امیدی و پایین آمدن عزت نفس آنها در مدرسه است. تجربه شکست مکرر در کلاس، فقدان هدف برای آینده، نگرش منفی همکلاسان و روشهای نادرست آموزش، رشد انگیزه تحصیلی این کودکان را به شدت کاهش می دهد. این کودکان از مشکلات رفتاری خود آگاه نیستند و نمی توانند عواطف خود را به طور مناسب ابراز کنند. کودکان دیر آموز رشد کودکان و نوجوانان فرایندی پیچیده و چند بعدی است که برخی از ابعاد آن قابل سنجش و اندازه گیر هستند. یکی از مهمترین ابعاد رشد کودک، رشد هوش است که نظیر رشد هیجانی در طی یک فرایند حساس و ظریف و از طریق تسهیلات محیطی و موهبت های فطری تحول می یابد. علاوه بر یادگیری در درون خانواده و متغیرهای فرهنگی و اجتماعی دیگر، تحصیلات رسمی کودک در مدرسه برای افزایش توان بالقوه عملکرد او در زندگی کاملاً ضروری است. کودکی که نتواند به اندازه کافی و مناسب از آموزش رسمی مدارس استفاده کند در زندگی با مشکل مواجه خواهد شد. خوشبختانه امروزه شناخت دقیقی از چگونگی رشد هوش و شناخت کودکان وجود دارد. نمره های 85 و بالاتر از آن در آزمونهای استاندارد هوش نشان دهنده هوش عادی هستند. نمره های کمتر از 71 نشان می دهند که کودک با برخی از محدودیتها و عقب ماندگی ها در عملکرد هوشی خود مواجه هست. نمره های بین 70 تا 84 نشان دهنده هوش مرزی یا دیرآموزی می باشند. واضح است که کودکان دیرآموز بر اساس نمره آزمون هوش، جایگزینی آموزشی و روشهای آموزشی تعریف می شوند. این کودکان در عملکرد رفتارهای انطباقی ضعیف بوده و نه تنها در معرض خطر شکست تحصیلی قرار دارند بلکه از نظر بهداشت روانی نیز در مخاطره قرار دارند. از طریق آزمونهای استاندارد، علائم و نشانه های رفتاری ، شناختی و عاطفی می توان این دانش آموزان را شناسایی نمود. این کودکان عقب مانده نیستند اما دارای ویژگی های خاصی هستند. یادگیری این کودکان دیرتر صورت می گیرد و اصطلاحاً کندآموز هستند. نمره های آنها در مدرسه ضعیف است و ممکن است در بعضی از کلاسها مردود شوند. این کودکان رفتارهایی دارند که منعکس کننده توجه و تمرکز ضعیف، تاًخیر و کندی در پاسخدهی، گرایش به سوی فعالیتهای عینی و ابتدایی، اختلاهای عمومی، بیش فعالی، تکانشی بودن، تحمل کم در برابر ناملایمات و محرومیت ها، نوسانات خلقی، عواطف ابلهانه، دلتنگی، خشم، ترس و پایین بودن اعتماد به تفس آنها می باشد. این کودکان بسیاربی تجربه به نظر می آیند. با این همه، این دانش آموزان به آسانی از سوی متخصصان و پزشکان تشخیص داده نمی شوند. بیشتر اوقات کودکی که دارای اختلال بیش فعالی/کمبود توجه و یا اختلال یادگیری تشخیص داده می شود دارای یک شرط اساسی هوش مرزی است که با مشکلات شدید توجه و تمرکز مشخص می شود. معمولاً مشکلات عاطفی و رفتاری نیز به مشکلات تحصیلی این کودکان اضافه می شود. تشخیص دشوار و اکثراً نادرست موجب می شود که مداخلات به نتایج ضعیفی منجر شوند و یا گاهی اختلالات بیشتری برای کودک ایجاد کنند. مشکلات تحصیلی کودکان دیرآموز ;این کودکان بیشتر در درسهای ریاضیات و فارسی با مشکل مواجه می شوند. نتایج امتحانی آنها از سایر همکلاسانشان کمتر است. نتایج ممکن است آنقدر ضعیف باشد که آنها را به کلاس و پایه پایینتر منتقل کنند. کلاس اول و دوم ابتدایی برای این دانش آموزان بسیار دشوار است اما بعد از کسب مفاهیم لازم و در کلاسهای سوم و چهارم مشکلات کمتری دارند. این کودکان در کلاس اول، در شناخت و تشخیص حروف، خواندن درس و یا درک معنای چیزی که خوانده اند مشکل دارند.بسیاری از آنها تمایلی به نوشتن دیکته نشان نمی دهند و آنهایی که دیکته می نویسند اشتباهات زیادی مرتکب می شوند. کودکان دیرآموز اعداد را می شناسند اما در محاسبه هایی که حاصل آنها بیشتر از 10 باشد مشکل دارند نمی توانند از 10 به 1 بشمارند و روابط و نظم حاکم بین این اعداد را درک نمی کنند. حل مسائل ریاضی برای آنها بسیار دشوار است. در سال دوم، این کودکان برخی از مفاهیم مربوط به کودکان عادی را کسب کرده اند اما هنوز در خواندن و درک معنای متن مشکلاتی دارند. برای آنها خیلی سخت است که جمله های ساده ای در مورد خودشان بگویند یا بنویسند.هنوز در دیکته مشکلات زیادی دارند و در حل مسائل ریاضی ضعیف هستند؛در پایان سال سوم، برخی از تواناییهای این کودکان پیشرفت قابل ملاحظه ای نشان می دهد. آنها می توانند به طور مستقل و بدون نظارت مستقیم یک متن را بنویسند و تلفظ آنها نسبت به سالهای قبل خیلی بهتر می شود. با این وجود، اول حروف و سیلابها را می خوانند و سپس آنها را به هم متصل می سازند و نمی توانند به سوالاتی که در باره یک متن از آنها پرسیده می شود جواب دهند. تقریباً 25% دانش آموزان دیرآموز بر عمل جمع و تفرق مسلط می شوند اما همچنان در ضرب ، تقسیم و حل مسائل ریاضی مشکل دارند. این کودکان کمتر از سایر کودکان موفق به گذراندن امتحان نهایی کلاس پنجم می شوند و احتمال ترک تحصیل در دوره راهنمایی در آنها زیاد است به طور کلی سن ذهنی این کودکان از سن ذهنی کودکان همسن کمتر است. از نظر هوش کلامی ، گنجینه لغات کمتری دارند. آنها به سختی می توانند چیزهایی را که در تصویر می بینند بیان کنند. این کودکان به جای آنکه اعمال و فعالیتهای یک تصویر را توصیف کنند ، چیزها را نام می برند. ظرفیت و دامنه حافظه کوتاه مدت آنها کمتر است تفکر آنها بیشتر عینی، ملموس و انعطاف ناپذیر است و کمتر قادر به بازگشت پذیری هستند. در مقایسه کردن امور با هم مشکل دارند. نمی توانند از دانش ریاضی خود در خارج از محیط مدرسه استفاده کنند. آگاهی و جهت گیری زمانی آنها ضعیف است. نقاشی های این کودکان بسیار ساده، ناپخته و با جزئیات کمتری همراه است. مهارتهای فراشناختی آنها بسیار ضعیف است. آنها نمی دانند که چه چیزی یادگیری آنها را کاهش می دهد و چگونه می توانند یادگیری خود را افزایش دهند. یادگیری این کودکان ناقص و بسیار کند است. دانش آموزان دیرآموز در انجام تکالیف یادگیری بسیار بی دقت عمل می کنندزیرا: توجه به درس و تکلیف را خیلی زود دست می دهند و خیلی زود به این نتیجه می رسند که درس را خوب یاد گرفته و یا تکلیف را کامل کرده اند این کودکان تکالیف و تمرینات خود را دست کم می گیرند و زمان کافی برای یادگیری آنها اختصاص نمی دهند. زمان فیزیکی صرف شده از سوی این کودکان کمتر از سایرین نیست اما کوتاهتر از آن چیزی است که برای توانایی یادگیری آنان مناسب باشد. هرچند دیرآموزان از چند استراتژی فراشناختی استفاده می کنند، اما یادگیری آنها مکانیکی است. آنها تلاش نمی کنند که بین قسمتهای مختلف درسی که یاد می گیرند یک رابطه منطقی ایجاد کنند. http://ma_ 59_zare.persianblog.ir چه باید کرد؟ نوشته شده توسط: داریوش مغرور
دنیاله طراحی تدریس درس پنج فارسی اول دبستان بر پایه ی همسو سازی با برنامه ی درسی ملی اخلاق - خود : در مصرف صحیح نان و درست مصرف کردن نان اصول آن را رعایت کند. در خرید و مصرف نان به آداب اخلاقی ، پایبند است. احترام به این نعمت را رعایت کند.
- خلق( دیگران ): رعایت نوبت در صف نان را به دیگران توصیه کند. آداب خرید نان را برای دیگران بیان کند.
- خلقت (عالم طبیعت ): در حفظ محیط زیست احساس مسئولیت می کند. برای پاکیزگی محیط با دیگران گفت و گو می کند.
- خدا: مادر را جلوه ای از آفرینش خداوند بداند و به آن به دیده ی احترام بنگرد. نان را یکی از نعمت های الهی می داند و به آن احترام می گذارد.
عمل ( حیطه ی مهارتی )
- خود : صدا و نشانه های ( ر ) و ( ن ) را بخواند و بنویسد. کلید واژه ها را بخواند. متن درس را روان بخواند. نشانه ها و کلمات مربوط به آن را به راحتی بنویسد. بتواند واژه های جدید با نشانه های جدید تولید کند.
- خلق( دیگران ): با دیگران به خوبی ارتباط برقرار کند. متن درس را با علاقه برای دیگران بخواند و برای وقت دیگران ارزش قائل شود. در باره ی بهداشت فردی و اجتماعی صحبت کند. به صحبت دیگران گوش داده و اظهار نظر کند.
- خلقت (عالم طبیعت ): واژه های دیگری از آفریده های خداوند متناسب با نشانه های آموخته شده بیان کند. کلمه های مربوط به پدیده ها ی طبیعی را بخواند. به آوار خوش باران به دقت گوش کند. بوی خوش نان را احساس کند.
- خدا: برای وجود نعمت های خدا مثل پدر، مادر، آب، نان، آسمان و ... از خداوند تشکر و سپاسگزاری کند. یک نقاشی برای سپاسگزاری از خداوند ترسیم کند. به همراه دوستانش مراسم دعا و سپاسگزاری از نعمت های خدا را اجرا نماید نوشته شده توسط: داریوش مغرور
طراحی تدریس درس پنج فارسی اول دبستان بر پایه ی همسو سازی با برنامه ی درسی ملی علم ( حیطه شناختی) - خود : با صدا و نشانه های ( ر) ( ن ) آشنا شود و آن ها را بیان کند. چند کلمه با نشانه های درس بیان گند. وسایل لازم برای تهیه نان را نام ببرد.( گندم، آرد، نمک و ...) - خلق( دیگران ): در گروه با همکاری دوستانش ، کلمه های جدیدتری با نشانه های درس پیدا کرده، بیان کند. چند نمونه از نان های مورد استفاده مردم را بیان کند. - خلقت (عالم طبیعت ): با تهیه نان و طرز تهیه آن آشنا شود و مراحل آن را به صورت داستان بگوید. - خدا: با توجه به نعمت های خداوند مثل پدر، مادر، ابر، باد، باران، نان، آسمان و ... به وجود آفریننده ی آن ها پی می برد. تفکر و تعقل: - خود : با مشاهده ی دقیق تصاویر درس، فکر کند و جمله هایی بگوید. نشانه های جدید را در کلمه های متن درس پیدا کند.. - خلق( دیگران ): در باره ی چگونگی پخت نان و نحوه ی نگه داری و مصرف آن فکر کرده و صحبت کند.. در باره ی رفت و آمد در روزهای بارانی بیندیشد و اظهار نظر کند. - خلقت (عالم طبیعت ): در باره ی آب، باد، باران، دریا، نان، مادر فکر کرده و صحبت کند. - خدا: با فکر کردن به اهمیت باران و سایر نعمت ها از جمله خوردنی ها مثل نان و ... با لطف و مهربانی خداوند پی ببرد.
ایمان و باور ( نگرشی- عاطفی ) - خود : متن درس را با علاقه بخواند. به بهداشت فردی توجه و علاقه نشان دهد. در اهمیت به تغذیه خود تلاش کند. به سلامتی خود علاقه نشان دهد. - خلق( دیگران ): متن درس را با علاقه برای دیگران بخواند. به بهداشت عمومی و اجتماعی علاقه نشان دهد. - خلقت (عالم طبیعت ): به اعضای خانواده خصوصا مادر علاقه نشان دهد و در باره ی وظیفه ی خود در مقابل آن با دیگران گفت و گو کند. در جهت نظم و رعایت نوبت و احترام به مقررات اجتماعی با دیگران گفت و گو کند. - خدا: با بیان جمله ای در باره ی آفرینش نعمت ها از خداوند قدر دانی کند. با بیان جمله ای برای برخورداری از داشتن مادری سالم و مهربان از خداوند سپاس گزاری کند.
نوشته شده توسط: داریوش مغرور
باز دلم غم گرفت دوباره ماتم گرفت ماه محرم آمد تمام عالم گرفت محرم آمد و ماه عزا شد مه جانبازی خون خدا شد جوانمردان عالم را بگویید دوباره شور عاشورا به پا شد با آب طلا نام حسین قاب کنید با نام حسین یادی از آب کنید خواهید مه سر بلند و جاوید شوید تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
نوشته شده توسط: داریوش مغرور
باز دلم غم گرفت دوباره ماتم گرفت ماه محرم آمد تمام عالم گرفت
محرم آمد و ماه عزا شد مه جانبازی خون خدا شد جوانمردان عالم را بگویید دوباره شور عاشورا به پا شد
با آب طلا نام حسین قاب کنید با نام حسین یادی از آب کنید خواهید مه سر بلند و جاوید شوید تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد نوشته شده توسط: داریوش مغرور
تبریک
|
خانه
:: کل بازدیدها
:: :: بازدیدهای امروز
:: :: بازدیدهای دیروز
::
:: درباره خودم :: :: لینک به وبلاگ ::
:: لینک دوستان من :: پورتال آموزش و پرورش
:: آرشیو :: کلاس اول :: خبرنامه :: |