سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بیم از خدا کلید هر حکمتی است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

 
 
داریوش مغرور - ستارگان دانش(ولی عصر ایمان شهر )

i مفاهیم ایجاد انگیزه در دانش آموزان

چهارشنبه 91/10/6 ساعت 10:0 عصر

 

مفاهیم ایجاد انگیزه در دانش آموزان

موقعیت وشرایط محیط آموزشی از جمله عواملی است که با انگیزش دانش آموزان ارتباط نزدیک دارد. معلم مهمترین نقش را در آموزشگاه ایفا می کند و چگونگی عملکرد دانش آموز به رفتار معلم بستگی دارد. برای معلم انگیزش دانش آموز به این سبب که هم در حکم هدف و هم به منزله ی وسیله ی پیشرفت های بعدی در سایر زمینه های تربیتی است اهمیت زیادی دارد. معلمان می توانند از منابع و راههایی که انگیزش از طریق آنها افزایش می یابد استفاده کنند.

اگرچه در بیشتر کلاسهای درس می توانیم هم انگیزش بیرونی و هم انگیزش درونی را مشاهده کنیم, اما وجه غالب با انگیزش بیرونی است. البته نشانه های انگیزش درونی نیز در مدارس یافت می شود. دانش آموزان می توانند دارای انگیزه درونی باشند و معلمان هم می باید درکنار انگیزش بیرونی به انگیزش درونی توجه کنند . لازم است تا میان این دو تعادل و توازنی ایجاد گردد و دانش آموزان بیاموزند که چگونه قادرند از انگیزش بیرونی به انگیزش درونی دست یابند .

1-انگیزش بیرونی :

در انگیزش بیرونی یک عامل خارجی فرد را به انجام کاری خاص بر می انگیزد برای مثال کودکی اتاقش را تمیز می کند تا والدینش او را به سینما ببرند و یا دانش آموزی تکالیفش را به خوبی انجام می دهد تا اجازه داشته باشد در بازی فوتبال شرکت کند , یا برچسب رنگی یا نمره های خوب دریافت کند . اگر چه در این موارد با انجام خوب کار مواجهیم اما هیچ یک از این دو کودک , تکلیف را به خاطر خود آن کار انجام نداده اند بلکه تلاش برای دستیابی به چیزی دیگر است . (جابجایی هدف)

2- انگیزش درونی :

انگیزش درونی عبارت از یک حالت روان شناسی متغیر است و هیچ دانش آموزی همواره نسبت به مناسبتی خاص از انگیزش درونی ثابتی برخوردار نیست می توان با تفسیر شرایط , ادراک کفایت و خود مختاری دانش آموز را نسبت به خود تغییر داد همه دانش آموزان در دوران تحصیل خویش انگیزش درونی را تجربه می کنند . هنگامی که انسان با انگیزش درونی کاری را به انجام می رساند صرفاً آن را برای خود آن می خواهد و نتیجه ی جداگانه ای را نمی طلبد و حتی اگر از کار خود هیچ نتیجه ی مطلوبی هم نگیرد بازهم از این که آن را انجام داده است احساس پشیمانی نمی کند در مورد چنین کسی هرگز به تشویق نیاز نیست این افراد در ضمن پرداختن به فعالیت خود از دیگر امور غافل می شوند و فقط به کار خود توجه دارند نظریه پردازان چنین حالتی را « در جریان بودن » نامیده اند یعنی فرد آنچنان با دقت معطوف به فعالیت خویش است که عاملهای طبیعی بر وی هیچ تاثیری ندارد .

الف- اصول و فنون ایجاد انگیزش درونی در دانش آموزان :

1- فراگیران برای یادگیری مطالب معنی دار , بهتر بر انگیخته می شوند .

اگر مطلب جدید با ارزشها و علایق فراگیران همخوانی داشته باشد , با تجارب قبلی او مرتبط باشد و کاربرد آتی برای فراگیرنده تشریح شده باشد یادگیری از نوع معنادار خواهد بود اینگونه یادگیری فراگیرنده را به فعالیت اکتشافی و اندیشیدن برمی انگیزاند .

2- فراگیرندگان برای یادگیری مطالبی که تمام پیش نیازهای آن را کسب کرده باشند بهتر برانگیخته می شوند . اگر فراگیرنده پیش نیازهای لازم برای مجموعه ای از هدفهای آموزشی را بداند , آماده خواهد بود که آموزش معنی دار را دریافت کند و برای درک رابطه آنچه که دارد و آنچه که قرار است کسب کند شایسته تر خواهد بود .

3- فراگیران برای یادگیری مطالبی که ساده صریح و روشن باشد بهتر برانگیخته می شوند یک مطلب در صورتی برای فراگیران ساده , صریح و روشن است که

الف) پیش از تدریس مطلب , هدفهای درس برای آنان مطرح شود .

ب) از رسانه های مختلف آموزشی برای تفهیم مطلب استفاده شود .

4- فراگیرندگان برای یادگیری مطالبی که به شیوه ی نو ارائه گردد , بهتر برانگیخته می شوند

استفاده از انواع ارزشیابی , گنجاندن فعالیتهای تازه و مختلف در لابه لای مطالب درسی , استفاده از شیوه های مختلف تدریس و بهره گیری از رسانه های مختلف آموزشی در این رابطه موثر می باشد .

5- فراگیران برای یادگیری مطالبی که خود در آن شرکت فعال دارند , بهتر برانگیخته می شوند برای برانگیختن فراگیران می توان از روشهایی چون بحث گروهی , بازیهای آموزشی , تحقیق , گزارشهای انفرادی و گروهی , گزارش مطالب درسی مانند درس تاریخ به صورت نمایش زنده و تدبیر دیگری که فراگیرنده را در فعالیت یادگیری شرکت دهد , استفاده کرد .

6- فراگیران برای یادگیری مطالبی که شرایط آموزشی خوشایند داشته باشند بهتر برانگیخته می شوند. برای فراهم کردن شرایط خوشایند می توان :

الف- تکالیفی را طی آموزش برای آنان در نظر گرفت که برای کسب موفقیت در آن تلاش کنند و در نهایت به آن دست یابند .

ب – در زمینه ی تکالیف داده شده بلافاصله به آنان بازخورد داده شود .

ج- به سعی و تلاش فراگیران پاداش داده شود .

7- کلاس را به محیط حمایت کننده تبدیل کنید .

پذیرش هر دانش آموز همچون فردی بی نظیر و تحسین صادقانه ی او در برابر تلاشهای -خوبی که انجام می دهد در کسب احترام به نفس او نقشی تسهیل کننده دارد .

8- برای یادگیری موفقیت آمیز فرصتهای لازم را فراهم آورید .

پیشرفت فرد در انجام دادن کارها منبع مهم کسب موفقیت برای اوست . بازخورد اطلاع از نتایج در ایجاد انگیزه در دانش آموز برای استمرار یادگیری و تشخیص میزان یادگیری خود نقش مهمی دارد .

9- دانش آموزان را در تصمیم گیری شرکت دهید

10- آنچه را که از فراگیران به عنوان هدف آموزشی انتظار دارید در آغاز درس دقیقاً به آنها بگویید .

11- در شرایط مقتضی از تشویق های کلامی استفاده کنید . استفاده از کلماتی مانند «خوب » , «عالی » و «مرحبا» پس از عملکرد درست دانش آموز از تدابیر موثر انگیزشی است .

12- مطالب آموزشی را از ساده به دشوار ارائه دهید .

-رائه مطالب درسی به صورت متوالی , از ساده به دشوار موجب می شود که یادگیرندگان ابتدا در یادگیری مطالب ساده به اندازه ی کافی موفقیت بدست آورند این کسب موفقیت اولیه , انگیزش یادگیرنده را برای یادگیریهای بعدی افزایش می دهد و بر آمادگی او می افزاید .

13- از ایجاد رقابت و هم چشمی در میان دانش آموزان جلوگیری کنید .

14- هنگام آموزش مطالب تازه از مثالهای آشنا استفاده کنید و هنگام کاربرد مطالب آموخته شده از موفقیتهای تازه استفاده نمائید .

15- از روشهای مختلف آموزشی در تدریس استفاده کنید .

پژوهش های متعدد نشان داده اند که یکی از بهترین راههای ایجاد انگیزه در یادگیرندگان شرکت دادن آنها در فعالیتهای کلاسی است .

16- به دانش آموزان مسائل و تکالیفی بدهید که نه خیلی ساده و نه خیلی دشوار باشد .

17- تا آنجا که ممکن است مطالب درسی را به صورت معنی دار ودر ارتباط با موفقیتهای واقعی زندگی ارائه دهید و در حد امکان در انجام فعالیتهای آموزشی به یادگیرندگان آزادی عمل بدهید

18- درس را با ارائه ی دلیل و برای برانگیختن دانش آموزان آغاز کنید .

سعی کنید به دانش آموزان بگویید که موضوع یا تکلیف درسی برای چه چیزی خوب است , چگونه این موضوع یا تکلیف درسی آنها را برای انجام دادن سایر کارها آماده می کند و چرا مهم و جالب است .

19- بگذارید دانش آموزان آنچه را قبلاً فرا گرفته اند به کار گیرند .

20- زمانی که دانش آموزان خود را توانمند و تکالیف درسی را در کنترل خود بدانند , انگیزش درونی تحصیلی در آنها بیشتر می شود .

 


نوشته شده توسط: داریوش مغرور

نوشته های دیگران ()

i نقش تک مهارت ها در فعالیت های یادگیری

دوشنبه 91/10/4 ساعت 4:0 عصر

 

نقش تک مهارت ها در فعالیت های یادگیری

تدریس یکی از فعالیت های کلانی است که به آسانی می توان آن را در قالب یک مجموعه یا یک نظام کلی به تصویر کشید و زیر مجموعه های ریز و درشت آن را شناسایی کرد. متخصصان آموزش و پرورش سالهاست در انجام این مهم اهتمام ورزیده،اجزای مختلف کوچک و خرد نظام تدریس یا مهارت های تدریس را شناسایی کرده آن دو آنها را تک مهارت ها خوانده اند.برای هریک از تک مهارت ها تعریفی خاص داده اند و مختصات و ویژگی های آنها را برشمرده اند. تک مهارت های تدریس را می توان از طریق تمرین و ممارست به مرحله ی ورزیدگی و گاه فوق ورزیدگی رساند.معلمان نیز،بنا به استعداد ها و توانمندی های فردی خویش،در پاره ای از تک مهارت های حرفه ای خود به ورزیدگی های بارز و آشکار و قابل قبولی می رسند.به طوری که با برجسته کردن آن تک مهارت ها سایر مهارت های کوچکتر را کم رنگ جلوه دهند یا آنها را به طور ضمنی به اجرا می گذارند.

عمده ترین تک مهارت های شناخته شده در فعالیت های یاددهی-یادگیری عبارتند از :

1. مهارت در انتخاب مطلب(choosing subject)
مهارت در انتخاب مطالب مناسب به معلم کمک می کند به ضرورتها و غیر ضرور ها توجه داشته باشد
2. مهارت در آماده شدن قبل از ورود به کلاس (prearing)
آماده شدن برای ورود به کلاس در تهیه طرح درس و ابزار ها و لوازمی که برای اجرای آن مورد نیاز است،خلاصه می شود.
3. مهارت در شروع دلچسب و رغبت انگیز(setting)
مهارت در شروع درس هسته ی تمامی مهارتهای ارتباطی است که در تدریس به کارگرفته می شود.
4. مهارت در بیان ساده و قابل فهم(explaning)
بیان خوب ویژگی هایی دارد: مختصر است،جذاب است،دربرگیرنده ی نکات اصلی درس نیز است.
5. مهارت در به بکار بردن کلمات خوب و با ارزش
پرهیز از لغات نابجا،رکیک و مستهجن،ارزش و منزلت کلاس درس را بالا می برد
6. مهارت در پرسش و پاسخ(asking and answering questions)
به کارگیری فنون واضح بودن پرسش وبه هم پیوستگی پرسشها سبب می شود دانش آموزان در پاسخ دادن دچار گیجی و سردرگمی نشوند و مرزهای بین درک و بیان خود را تمیز دهند.
7.مهارت در پیوند مطالب درسی با زندگی روزمره و آینده
معلم آگاه و علاقه مند به حرفه خویش،سعی می کند با زندگی اجتماعی شاگردان خود آشنا شود،محیط زیست آنان را بشناسد و به نیاز هایشان پی ببرد. با این شناخت خواهد توانست مهارتی را در خود تقویت کندکه همواره درسش را با زندگی روزمره ی شاگردانش همگام و همسو سازد و با این مهارت لذت یادگیری را به یادگیرندگان بچشاند.
8. مهارت در استفاده از کارافزارهای آموزشی (using the aids)
معلمانبا کسب این مهارت می توانند بیشتر یاد بدهند،بهتر یاد بدهند،شور و شعف بیافرینند.
9. مهارت در تشویق و تنبیه ترغیب کننده
هم تشویق و هم تنبیهِ بجا و مناسب و به اندازه،عامل تقویت روحی و بر انگیزنده ی توان شاگردان می شود.
10. مهارت در خلق مثال های راه گشا(giving examples)
مثال خوب و مناسب مثل کلیدی است که به قفل بسته می خورد و به راحتی آن را می گشاید
11.مهارت در گوش دادن(listening)
معلمانی که این مهارت را دارند می توانند با مخاطبان خود ارتباط عمیق و بی کم و کاستی برقرار نمایند.
12.مهارت در تعین تکلیف مناسب و ذوق انگیز
مهارت در تعین تکلیف نوعی انتقال مدرسه به خانه است.
13.مهارت در به اجرا گذاشتن کارهای گروهی (group working)
14. مهارت در کشف استعدادها و شکوفا کردن خلاقیت های ذهنی دانش آموزان
15. مهارت در توجه به تمامی دانش آموزان
16. مهارت در ارتباط غیر کلامی (non-verbal communications)
این مهارت شامل : حرکات بیانگر - ارتباط های چشمی – تنظیم صدا – سکوت – خط خوش – پوشش مطبوع – رازداری
17. مهارت در پایان دادن به درس(ending)
دو روش در این مورد مهم تر است که : روش شناختی و روش اجتماعی می باشد. نخستین روش به تحکیم آنچه که آموخته اند و دومین روش منجر به این می گردد که به دانش آموزان احساس توفیق دست می دهد که سبب ادامه کوشش و جدیت می گردد.


منبع : کتاب سهم معلم شیوه ی معلم علی رؤوف

 


نوشته شده توسط: داریوش مغرور

نوشته های دیگران ()

i شصت گام جهت بالا بردن اعتماد به نفس

شنبه 91/10/2 ساعت 5:0 عصر

 

شصت گام جهت بالا بردن اعتماد به نفس

1- اولین گام در موفقیت «خودشناسی» است.

ابتدا سعی کنید شناخت درستی از خود و ویژگی های اخلاقی و شخصیتی خود کسب کنید و با توجه به این که هیچ کس کامل نیست، اگر ایرادی یا مشکلی دارید که خود به تنهایی قادر به یافتن راه حل مناسبی برای مقابله با آن نیستید و شخص قابل صلاحیتی برای مشورت ندارید، از مشاوران و متخصصین کمک بخواهید.

 2- تاریک ترین زمان شب، نزدیک ترین زمان به سپیده صبح است.

 این جمله را به خاطر بسپارید و با کوچکترین ناملایمات از تلاش خود دست بر ندارید و به سادگی خود را بازنده تلقی نکنید.

3- بدون توجه به نتیجه کار، تمامی نیروی خود را به کار گیرید تا مسئولیتی که به عهده شماست، به بهترین نحو انجام پذیرد. در واقع اولین هدف در انجام وظایفتان باید،داشتن وجدان کاری، دقت و تلاش باشد. با انتخاب این الگو، حتی اگر به موفقیت هم نائل نشوید، وجدانی آسوده خواهید داشت و لطمه ای به اعتماد به نفس شما وارد نخواهد شد.

4- همیشه هدف مند باشید. اگر خواسته هایتان خیلی دور از دسترس به نظر می آید، برای تحقق آنها برنامه ای چند مرحله ای طراحی کنید. یعنی برای خود اهداف کوتاه مدت انتخاب کنید و مطمئن باشید حتی اگر یک گام کوچک، اما درست بردارید، این گام در دستیابی به اهداف نهایی شما بسیار مؤثر خواهد بود و در واقع، فاصله شما را به هدف دلخواهتان کوتاه تر خواهد کرد.

5- در لحظات سختی که احساس تنهایی و ناامیدی می کنید، به خاطر بیاورید یگانه قادر متعال در کنار شماست. به خدا توکل کنید، محکم و راسخ گام بردارید و پس از موفقیت شکر گزار باشید.

6- هیچ گاه اجازه ندهید افراد منفی باف با عقاید ناسالم خود، ذهن شما را مسموم کنند. اگر از درستی کاری که قصد انجام آن را دارید، اطمینان حاصل نموده اید، بدون فوت وقت آن را به انجام برسانید و نگذارید کسی به اراده شما خللی وارد کند.

 7- از شوخی های توهین آمیز که باعث خدشه دار ساختن شخصیت خودتان یا دیگران می شود، خودداری کنید.

8- توانایی های خود را دست کم نگیرید، استعدادهای خود را باور داشته باشید و مطمئن باشید انسان در فرهنگ مذهبی ما بی جهت «اشرف مخلوقات» نامیده نشده و می تواند با اراده و پشتکار، به موفقیت های نامحدودی دست یابد.

9- در لحظات سختی و پریشانی، دقایقی را با خود خلوت کنید و سعی کنید عوامل مولد نگرانی تان را پیدا کرده و درصدد رفع آن عوامل برآیید. اجازه ندهید افکار منفی به ذهنتان هجوم بیاورد. خود را دلداری بدهید و تصمیم بگیرید تلاش های خود را از سر بگیرید.

10- نسبت به کودکان خود بیش از حد سخت گیر نباشید و با خشونت با آنان رفتار نکنید. سعی کنید بین خودتان و آنان رابطه دوستانه ای برقرار سازید و در صورتی که خطایی انجام می دهند، با تذکرات به جا و دوستانه آنان را متنبه کنید.

11- قبل از انجام هر کاری به عواقب حاصله آن خوب فکر کنید، در صورت نیاز به راهنمایی با افراد مثبت اندیش، واقع گرا و آگاه مشورت کنید و از انجام کارهای غیرمنطقی و غیراصولی که می تواند به شکست یا سرزنش دیگران منتهی شود، بپرهیزید.

12- اگر خواستار دیگران هستید، اول خودتان به خودتان احترام بگذارید.

13- سعی نکنید با توسل جستن به کارهای ضد ارزشی و غیرانسانی، موفقیتی کسب کنید. به خود گوشزد کنید موفقیتی که در گرو لطمه زدن به سجایای انسانی باشد، فاقد ارزش و ناپایدار است.

14- محیط کاری شما به مثابه یک دهکده کوچک است. قطعاً هر حرف یا اظهارنظری که در مورد همکارانتان انجام دهید، دیر یا زود به گوش آنان خواهد رسید. پس مراقب رفتار و سخنان خود باشید. شاید یک حرف نسنجیده و نادرست، رابطه شما را برای همیشه با دوستی خوب و همکاری شایسته و دلسوز قطع نماید و شما هرگز قادر به جبران این خسارات معنوی نباشید.

 15- با افراد حسود و بدبین مشورت نکنید.

16- اگر عادت یا ویژگی در شما وجود دارد که باعث آزارتان می شود، با برنامه ریزی درست و اصولی آن را از خود دور کنید. مثلاً اگر اندام ناموزونی دارید، با انجام ورزش و رژیم های درست غذایی اندام خود را متناسب کنید.

 17- اگر می خواهید از پیشرفت خود اطلاع حاصل کنید، خود را نسبت به گذشته خودتان مقایسه کنید نه با دیگران.

 18- «همیشه نیمه پر لیوان را ببینید نه نیمه خالی آن را» . بسیاری از ما حداقل یک بار هم که شده این جمله زیبا را شنیده ایم. سعی کنیم از این جمله، به عنوان یک تکنیک مثبت اندیشی استفاده کنیم.

 19- همه روزه ما با انبوهی از ایده های مختلف که متعلق به افراد پیرامون ماست، روبه رو هستیم. به باورهای خود ایمان داشته باشید و هرگز اجازه ندهید ایده های یأس آور دیگران، شما را از رسیدن به اهدافتان باز دارد و یا ریتم حرکت شما را کند کند.

 20- اگر مشکلات حرفه ای خود را نمی توانید به تنهایی حل کنید، از افراد زبده و با تجربه کمک و مشورت بخواهید و دانش حرفه ای خود را گسترش دهید و از سؤال کردن هراسی نداشته باشید.

21- هر جایی از مسیر زندگیتان که هستید، اگر متوجه شده اید جهت یابی درستی انجام نداده اید و نیاز به تغییر مسیر دارید، پس از حصول اطمینان از صحت مسیر جدید، بدون تأسف و درنگ از خود انعطاف نشان دهید و راه و روشی را برگزینید که سبب بهتر شدن نتیجه غایی شما و میانبری برای رسیدن به هدفتان باشد.

22- اگر می خواهید حرکت نوینی را در زندگی آغاز کنید، پس از تحقیق و جمع آوری اطلاعات موثق، اولین گام را پرتوان بردارید و تردید را از خود دور کنید.

 23- فرزندان خود را از کودکی به مستقل بودن تشویق کنید و با دادن مسئولیت های متناسب با سن آنان، روحیه استقلال و خودباوری آنها را شکوفا سازید.

 24- در هر کاری تعادل را حفظ کنید و از افراط و تفریط بپرهیزید، چون هر کدام می توانند به اندازه دیگری عاملی جهت شکست شما به حساب آیند.

 25- همیشه خوش ژست و پرانرژی باشید. حتی در لحظات بحرانی بر خود مسلط باشید و قیافه انسان های شکست خورده را به خود نگیرید.

26- اندیشه های امروز شما، فردای شما را خواهد ساخت، پس همیشه مثبت اندیش باشید و ضمن انجام فعالیت های لازم خود را برنده تلقی کنید.

27- گاهی تنبلی در انجام وظایف روزمره باعث می شود در برنامه های زندگی مان خلل ایجاد شود و عقب بمانیم. برای جلوگیری از این معضل، برنامه روزانه ای برای خود تهیه کنید و بر حسب اولویت، موارد را در آن درج نمایید و سعی کنید در طی روز آنها را به انجام برسانید.

 28- هر شکستی را پلی به سوی موفقیت قلمداد کنید. از اشتباهات خود درس بگیرید و به جای سرزنش کردن خود یا دیگران، دنبال راه حل مناسبی جهت تغییر شرایط باشید و توجه داشته باشید از تکرار مجدد آن اشتباهات، خودداری کنید.

29- «همه چیز را همگان دانند» ، اگر این جمله زیبای سقراط را به خاطر داشته باشید، توقع بیش از حد از خودتان یا دیگران نخواهید داشت.

30- بر همگان مسلم است تواضع، صفت بسیار نیک و پسندیده ای است. اما تواضع را با خوار و حقیر شمردن خود اشتباه نگیرید و خود را بی ارزش جلوه ندهید.

 31- در به انجام رساندن کارهای مهم و کارهایی که جبران آن مشکل است، از تمرکز و دقت حواس بیشتری کمک بگیرید. با توجه به این ضرب المثل «پارچه را دوبار اندازه بگیرید و یک بار ببرید» در به انجام رساندن کارهایی که امکان تکرار یا جبران ندارند، بیش از مابقی کارها دقت داشته باشید.

32- به دیگران و خودتان شانس جبران اشتباهات را بدهید. شاید یک شروع جدید، زندگی جدیدی برایتان به ارمغان بیاورد.

 33- کودکان خود را نزد دوستانشان و در جمع اقوام تنبیه نکنید و با شرح دادن اشتباهات آنان در جمع، خجالت زده و شرمنده نکنید.

 34- اگر هر چه سعی می کنید ولی به مقصدتان نمی رسید؟ قدری تأمل کنید و از زاویه جدیدی به خواسته هایتان بنگرید، شاید درهای جدیدی به سوی شما گشوده شود.

 35- برای کم کردن ضریب خطاهای خود در محیط کار، استانداردهای کاریتان را رعایت کنید.

36- لیستی از مواردی که در زندگی تان وجود دارد و برایتان آزاردهنده است را تهیه کنید و با بررسی علل به وجود آمدن آنها به مقابله با آنان بپردازید.

37- در برابر افراد پیر و مسن بیشتر احساس مسئولیت کنید، یادتان باشد آنان حساس و شکننده هستند و نباید با خشونت و بدخلقی از رفتارهایی که شاید در سن و سال آنها طبیعی است، ایراد بگیرید و اعتماد به نفس آنها را از بین ببرید.

 38- وقتی که مسئولیتی را به عهده کودکان خود می گذارید، از دور آنها را کنترل کنید و طوری کمک شان کنید که خود را ناتوان احساس نکنند.

39- وقتی در جمع دوستان قرار دارید، سعی کنید به همه توجه نشان دهید و فقط یک یا چند نفر را مخاطب قرار ندهید.

40- وقتی در یک مجموعه کار می کنید، تنها مهم نیست که خودتان خوب و بی نقص باشید. در نظر داشته باشید حتی اگر یک نفر هم در جمع درست کار نکند، باز نتیجه کاملاً مطلوب حاصل نمی شود. پس برای حصول به نتیجه دلخواه، در حرکت های گروهی به افراد ضعیف بیشتر توجه کنید و با همسو کردن آنان با گروه، موفقیت جمع را تضمین کنید.

 41- اگر در معاشرین شما کسی وجود دارد که با روحیه شما سازگار نیست و یا با هم تفاهم ندارید، با کم کردن تدریجی ارتباط خود با آن شخص، او را از دایره رفت و آمدهای خود حذف کنید.

 42- به ظاهر و سلیقه شخصی دیگران بی احترامی نکنید.

43- به دیگران کمک کنید تا ویژگی های شایسته خود را آشکار کنند.

44- اگر اطرافیان شما همه سعی خود را انجام داده اند، اما نتوانسته اند از عهده مسئولیتی که شما به آنها داده اید بربیایند، نگذارید تلاششان را بیهوده تلقی کنند و با تشکر از تلاش آنان روحیه شان را تقویت کنید.

 45- در گردهم آیی های دوستانه اگر کسی در مورد موضوعی اظهار نظر کرد یا بر خلاف سلیقه شما سخنی به میان آورد، با انتقادهای تند و گزنده او را خجالت زده نکنید، از یاد نبرید انتقاد سازنده با توهین متفاوت است.

 46- انتخاب های خود را بر مبنای واقعیت و نیازتان انجام دهید، نه از روی اشتیاق های تند وگذرا.

 47- تصور نکنید همیشه نرمش و مهربانی مشکل گشا است. بر عکس گاهی در برخوردهای اجتماعی لازم است با جدیت و قاطعیت روی خواسته خود پافشاری کنید تا به شما اجحاف نشود.

 48- یاد بگیرید در مواقع ضروری بدون خجالت «نه» بگویید.

 49- وقتی عصبانی هستید، در مورد هیچ کس و هیچ چیز تصمیم نگیرید.

 50- اگر برای حل معضلی که پیش رو دارید، همه تلاش خود را انجام دادید و کار دیگری از دستتان برنیامد، تا حصول نتیجه صبور باشید و برای بهتر کردن شرایط با اقدامات زائد و غیرضروری، آرامش موجود را به هم نزنید.

 51- مدافع حق خود و خانواده تان باشید. به واسطه خجالت یا ترس یا عدم آگاهی، از چیزی که حق شماست، به سادگی نگذرید. اگر با اشخاص حقوقی دچار مشکل هستید که راه حلی به ذهنتان نمی رسد، از وکلای خبره و زبده کمک بگیرید تا در انجام کارها به صورت اصولی و قانونی به شما کمک کنند.

 52- دوستان واقعی شما سرمایه های پرارزشی هستند، آنها را حفظ کنید و به دلیل کدورت های بی اهمیت و بی ارزش ارتباط خود را با آنها قطع نکنید.

53- گستاخی را از قاطعیت تمیز دهید.

 54- برای دوستانی که بیش از دیگران به شما کمک می کنند، تا معایب و کاستی های خود را جبران کنید ارزش ویژه ای قائل باشید.

55- رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود (سعدی)

56- گاهی تحمل فشار روحی حاصله از کارهای نیمه تمام و معوقه از سختی انجامشان دشوارتر است. برای رهایی از عذاب وجدان، از همین لحظه تصمیم بگیرید، برنامه ریزی کنید و با اتمام رساندن این گونه کارها به خود آرامش هدیه کنید.

 57- اگر بخشی از کارهای شما باید توسط شخصی یا دوستی انجام شود که فقط او شخصاً قادر به انجامش است، اما بی خیال یا پرمشغله است، درخواست خود را در موارد مناسب با آرامش و متانت مکرراً به او یادآوری کنید و این یادآوری را آن قدر تکرار کنید تا به نتیجه ای که می خواهید برسید.

58- از هر کس فراخور سن و دانش اش توقع داشته باشید.

59- اگر در معاشرت های خود مرتباً شکست می خورید و دنبال روش کم خرج و قابل اجرا هستید، صداقت و روراستی، مهربانی و بخشش را سرلوحه خود قرار دهید.

60- به قابلیت های خود ایمان داشته باشید و به خاطر بسپارید حتی یک «به دانه» با آن که کوچک است، خواص درمانی قابل توجهی دارد.                         

    منبع : www.mardoman.com

 


نوشته شده توسط: داریوش مغرور

نوشته های دیگران ()

i انواع اختلالات یادگیری

پنج شنبه 91/9/30 ساعت 7:0 عصر

 

انواع اختلالات یادگیری

کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری ممکن است در یکی یا چند مورد از زمینه‌های زیر دچار مشکل باشند:

 اختلال در زبان گفتاری ، اختلال در زبان نوشتاری ، اختلال خواندن و اختلال در حساب.

 به عبارتی ممکن است کودکی در همه زمینه‌های فوق به جز یک زمینه عملکرد خوب و مناسبی داشته باشد، ولی در یک زمینه دچار مشکل شود و به این ترتیب همپوشیهای مختلفی در زمینه‌های یاد شده ممکن است اتفاق بیافتد.

دو نوع ناتوانى در خواندن

ناتوانى در خواندن، 2 نوع متفاوت دارد و این موضوع توجیه کننده توانایى جبران این اختلال در برخى کودکان در مقابل عدم توانایى در خواندن براى تمام طول عمر در عده اى دیگر است.

- نوع اولیه اختلال در خواندن که ارثى بوده و در آن فرد متناوباً از مسیرهاى عصبى مختلف براى رمزگشایى کلمات که در نهایت منجر به شناختن کلمه مى شود استفاده مى کند. توانایى هاى شناختى این افراد به ایشان اجازه مى دهد که در حین خواندن، اگرچه آهسته انجام مى شود، بتوانند معنى متن را درک نموده و در نهایت ضعفشان را جبران کند.

- در نوع دیگر اختلال که بیشتر تحت تأثیر محیط مى باشد، فرد براى درک جملات به حافظه اش در مورد هر کلمه به جاى رمزگشایى کلمات وابسته است و در نهایت در فصیح خواندن، دقیق خواندن و درک معنا به مشکل بر مى خورد. طبق اظهار لیون این نوع اختلال خواندن در مدارس و جوامع محروم بیشتر به چشم مى خورد.

وى مى گوید: «برخى از کودکان در ورود به مدرسه ابتدایى با زمان کم و موقعیت دشوارى براى یادگیرى خواندن مواجه مى شوند، هر چند از قبل آشنایى مقبولى با زبان و اصول سواد و ادبیات دارند. این کودکان اگرچه ناتوانى در خواندن دارند ولى مى توانند آموزش هاى لازم براى غلبه بر این ناتوانى را ببینند و موفق باشند. اما اغلب کودکانى که تا پایان عمر اختلال خواندن دارند کسانى هستند که در خانواده هاى بى سواد و نوعاً محروم رشد کرده اند، محیطى که خواندن و آشنایى با اصول آن تقریباً صورت نمى گیرد و این کودکان همیشه با ناتوانى در خواندن مواجه خواهند بود.»

خواندن یکی از مهمترین مهارتهایی است که کودکان در مقطع ابتدایی به آن دست پیدا می کنند درست خواندن - و درک آن در گرو اینست که شخص دارای تواناییهایی چون شنوایی ادراک شنوایی - حافظه شنوایی - بینایی - ادراک بینایی و حافظه بینایی باشد . حافظه بینایی - مهارت خواندن بایکدیگر همبستگی دارند و حافظه بینایی یکی از متغیر هایی است اساسی در تعیین مهارت خواندن یادگیری خواندن نیازمند بکارگیری مهارتهای مختلف می باشد آگاهی واج شناختی یکی از این مهارتهاست و با یادگیری خواندن ارتباط دارد .

توانایی برقراری ارتباط کلامی با دیگران ار مهارتهایی است که به دریافتهای شنیداری وابسته است بطور یکه کودکان آسیب دیده شنوایی در ابعاد مختلف زبان و گفتار از جمله در در ک نوشته ها و توانایی نوشتن اندیشه های خود ناتوان هستند روابط معنایی یعنی روابط میان تک واژها از اهمیت زیادی در شکل گیری و توسعه خزانه و واژگان یک کودک برخوردار می باشد .

همچنین درک وجود رابطه معانی کلمات و مقوله بندی مفاهیم در ذهن یک فرایند کاملا انتزاعی و نشان دهنده رشد ذهنی کودک است . مطالعات بالینی و تجربی نشان داده که اسامی و افعال می توانند بطور مستقل در نتیجه ضایعات مغزی مختلف دچار ازهم گسیختگی شوند . اختلال شایع در نام بردن فعالیتها معمولا در بیماران آنومیک که در آنها ضایعه لوب گیجگاهی و نواحی خلفی را در گیر می کند . مشاهده شده است . شواهد نشان می دهند بخشی که مربوط به واژه ها و اسامی است بخشی از ناحیه گیجگاهی - آهیانه ای و قسمت میانی لب گیجگاهی است .

قواعد دستوری توسط بخشی از لب پیشانی و هسته های قاعده ای پردازش می شود . بیماران زبان پریش با ضایعه قدامی غالبا با گسیختگی ساختار جمله و تولید افعال همراه هستند در حالیکه دسترسی به محتوای واژگانی نظیر اسامی کمتر آسیب دیده است .همینطور بیماران زبان پریش با ضایعه خلفی دارای مشکلاتی دریافتن واژگان می باشند . اینان حتی بدون اختلالات مشخص تولیدی - نحوی و دستوری گفتاری می باشند . اسم یکی از انواع کلمات است که در سیر رشد طبیعی قبل از تمامی کلمات واقعی دیگر ظاهر می شود .

ارتباط کلامی به کمک واژه یابی و بیان راحت و درست آنها شکل می گیرد و در آن توانایی پیدا کردن واژها بطور صحیح و به موقع جایگاه ویژه ای دارد .

 این مهارت بنام توانایی واژه یابی شناخته می شود .

افراد نارساخوان به دلیل اختلال خواندن در اغلب دروس خود با مشکل مواجه می شوند. این گروه با وجود آنکه در اکثر مواقع از هوش طبیعی برخوردارند ، نمی توانند پیشرفت تحصیلی بهنجار و مطلوبی داشته باشند و به  سختی بسیار به تحصیل ادامه می دهند و یا ترک تحصیل می کنند،که این به نوبه خود صدمات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و عاطفی-روانی  بسیار برای ایشان و جامعه در پی دارد .

طبق آمار جهانی شیوع مشکلات خواندن بین 5/3 تا 6 درصد (2و11)است.  میزان شیوع اختلال خواندن در جمعیت دانش آموزی ایران 4 تا 12 درصد(3)و در پژوهش دیگر 5/5 درصد (4)گزارش شده است.

ویژگیهای کودکان دارای اختلال خواندن

بنا به نظر کالو گر و کالسون ( 1978)85تا 90در صد اختلالات یاد گیری به اختلالات خواندن مربوط است  اگر چه نمی توان ویژگیهای صد در صد مشابهی را در این کودکان مشاهده کرد اما می توان گفت اغلب آنان ویژگیهای زیررا دارند:

1- بیشتر این کودکان پسر هستند بنا بر برخی تحقیقات تعداد پسرانی که این مشکل را دارند چهار برابر تعداد دختران است.

2- در کلاس های درس غالبا مشکلات رفتاری دارند.

3- تمایل به خواندن ندارند.

4- قادر نیستند یک دایره لغات بینایی ایجاد کنند .

5-  دامنه توجهشان کوتاه است.

7- در تمرکز مشکل دارند .

8-  معمولا در مدرسه افت تحصیلی داشته اند .

9-  معمولا دارای مشکلات جسمی مثل ضعف بینایی و شنوایی هستند .

10- اغلبشان مسائل هیجانی دارند.

11- احساس نا امیدی بی لیاقتی و کم جراتی می کنند.

12- در خواندن شفاهی و کلامی تردید می کنند و گاهی دچار لکنت می شوند .

13-به جای اینکه چشمهایشان را هنگام خواندن حرکت دهند سر شان را تکان می دهند.

14- کلمه به کلمه می خوانند .

15- به زحمت و با صدای کشیده و لحن یکنواخت می خوانند .

16- به نقطه گذاری توجه ندارند و از توجه به معنی لغت غافلند .

17- وقتی مطلبی را آهسته می خوانند لبهایشان را تکان می دهند یا در ذهنشان لغات را می خوانند

18- واژه ها را غیر مرتبط با محتوی و غیر مرتبط با عناصر آوایی حدس می زنند.

19- کلماتی را که تازه خوانده اند جا به جا یا تکرار می کنند.

20- حافظه دیداری و شنیداریشان ضعیف است.

21- فاقد تمیز وتشخیص کافی شنیداری هستند.

22- محیط خانوادگیشان برای موفقیت در مدرسه به آنان فشار می آورد ویا اینکه نگرش منفی افراطی به عملکرد مدرسه دارند.

23-  رشد اجتماعی کافی ندارند .

24- در مدرسه سازگاری شخصی مناسب ندارند.

 درمان اختلالات یادگیری

هر چند اختلالات یادگیری اصولا مساله‌ای آموزشی است، اما از چندین جنبه مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. بسیاری تلاشها در این زمینه آشکار از فرضیه نقص جزئی در مغز سود می‌جویند و بدین ترتیب می‌کوشند تا با ارزیابی مسائل فرض شده مربوط به این نقص زیستی مشکل را برطرف کنند. از جمله شیوه‌های درمانی رایج بر این اساس می‌توان به درمان رایج بر نگرشهای "ادراکی" - "حرکتی" اشاره کرد.

در این شیوه تلاش می‌شود تا موقعیتهایی برای کودک فراهم شود تا بتواند اطلاعاتی را از محیط دریافت دارد، به یکدیگر ارتباط دهد و آنها را دریابد. استفاده از روروک ، بازیهایی برای آموزش حرکت ، تمرینات روی تخته سیاه برای رشد هماهنگی حرکت و ادراک دیداری ، حل معما در این شیوه کاربرد دارد.

از روشهای درمانی دیگر می‌توان به روش "دیداری" - "حرکتی فراستیگ" و شیوه‌های رفتاری اشاره کرد. برخی از متخصصان حرفه پزشکی نیز معتقدند باید به این دسته کودکان دست کم به طور آزمایشی دارو تجویز کرد. با این حال درباره تاثیرات دارو درمانی روی دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری مطالعات انجام شده بسیار اندک است. "مگا ویتامین درمانی" اولین بار توسط کوت برای درمان این اختلالات پیشنهاد شد که به استفاده از ویتامینها تا حداکثر یک هزار برابر میزان مورد نیاز بدن گفته می‌شود.

گفتار در مانی و کار در مانی در درمان این اختلال موثر است .

از سوی دیگر در نظر گرفتن امکانات آموزشی ویژه برای کودکان مورد توجه قرار گفته است مثلا استفاده از  کلاسهای ویژه. با این حال مساله جای دهی مبتلایان به اختلالات یادگیری در کلاسهای مختلف هنوز مورد بحث بسیاری از متخصصان آموزش و پرورش است.

 


نوشته شده توسط: داریوش مغرور

نوشته های دیگران ()

i شکوفا سازی توانمندی دانش آموزان

سه شنبه 91/9/28 ساعت 5:0 عصر

 

گونه می‌توانیم استعداد و توانمندی‌ فرزندان خود را شکوفا کنیم؟ شرایط و امکانات لازم برای افزایش بهره‌ هوشی چیست و چگونه می‌توان در این راه، گام برداشت؟

بالیدن درخانه و مدرسه


چگونه می‌توانیم استعداد و توانمندی‌ فرزندان خود را شکوفا کنیم؟ شرایط و امکانات لازم برای افزایش بهره‌ هوشی چیست و چگونه می‌توان در این راه، گام برداشت؟ گفته می‌شود، خلاقیت جنبه‌های متعددی دارد که یکی از آنها وجود شرایط لازم برای بروز این استعداد همگانی است.
بنابراین آموزش و پرورش برای رشد خلاقیت و نواندیشی در دانش‌آموزان باید به درک درست و روشنی از شرایط موجود برسد و در مرحله بعد، بر مبنای فلسفه تعلیم و تربیت و هدف‌های اصولی و معیارهای علمی معتبر بکوشد.
نظام آموزش و پرورش یک جامعه، باید شرایط و امکانات لازم را برای اعضای جامعه به نحوی فراهم کند که هر یک از آنها بتوانند توانمندی‌ها و استعدادهای خود را در حد اعلی به رشد و شکوفایی برسانند و در عین حال این وظیفه را هماهنگ و توا‡مان انجام دهند، یعنی آموزش و پرورش به صورت تلفیقی.
دکتر محمدحسن پروند، دکتری برنامه‌ریزی آموزشی درسی در تعریف لغوی خلاقیت می‌گوید: این واژه از فعل خلق کردن، آفریدن و به وجود آمدن مشتق شده ولی در مفهوم آن، دو معنای نوآوری و ابداع مستتر است یعنی به هنری خلاق گفته می‌شود که نو و بی‌بدیل باشد و نوعی تغییر در آن ایجاد شده باشد.
وی در تعریف خلاقیت مفهومی اظهار می‌کند: خلاقیت نوعی توانمندی، استعداد یا نیروی خدادادی است که در نهاد انسان‌ها کم و بیش به ودیعه گذاشته شده و باید با کمک عوامل و عناصر محیطی مناسب از صورت بالفعل به صورت بالقوه درآید که البته در افراد مختلف، این استعدادها و توانمندی‌ها با درصدهای مختلف وجود دارد.
علاوه بر عوامل توارثی و محیطی که در خلاقیت و تقویت و پرورش کمک‌کننده است، عوامل فطری هم در آن دخالت دارند، همچون فطرت کنجکاوی یا جستجوگری، نوجویی، زیباپسندی و حقیقت‌خواهی.
«اولین و مهم‌ترین پایگاهی که می‌تواند در پرورش خلاقیت بسیار موثر باشد، خانواده است.» دکتر پروند با اشاره به این مطلب می‌گوید: مهم‌ترین عوامل در این ارتباط، والدین هستند و در این میان، مادر نقشی اساسی در تربیت فرزندان دارد، همان طور که دانشمندی به نام بنجامین بلوم می‌گوید: سه‌چهارم شخصیت کودک قبل از 6 سالگی شکل می‌گیرد و کودک در این مدت در خانواده است و معلمش مادر اوست. بنابراین والدین نقش مهمی در این زمینه دارند و می‌توانند در خصوصیات شخصیتی، جسمی، احساسی، ذهنی، عاطفی، فرهنگی و اجتماعی کودک و بخصوص در جنبه خلاقیت او اثرات مثبت و منفی بگذارند. پدر نیز در این زمینه می‌تواند جو آزادمنشی یا استعدادی ایجاد کند و از نظر مالی، وسایل مورد نیاز برای بروز خلاقیت را فراهم کند. ولی آنچه نباید آن را به فراموشی سپرد، محله است. در واقع اگر محله‌ای که کودک در آن زندگی می‌کند نزدیک به مسجد، کتابخانه، سینما، تئاتر و... باشد، می‌تواند در رشد خلاقیت کودک تاثیرگذارتر باشد.
قابل ذکر است، همبازی‌ها و همسالان نیز از عوامل دیگر بروز خلاقیت محسوب می‌شوند که در بازی‌ها منجر به پیدایش یا عدم پیدایش خلاقیت می‌شوند.
به گفته دکتر پروند، مدرسه نیز از دیگر عوامل بروز خلاقیت محسوب می‌شود و مهم‌ترین عنصری که در مدرسه از نظر بسیاری‌ پنهان می‌ماند، ارتباط با برنامه‌های آموزشی و پرورشی مدرسه است، یعنی برنامه‌هایی که به صورت علمی و دقیق به وسیله متخصصان هم در بعد آموزش و هم در بعد پرورش تدوین، تصویب و ابلاغ شده است، باید اجرا شود.
طبق بررسیها مشخص شده است که فضای مدرسه، وسعت و بزرگی فضای سبز و امکانات موجود در مدرسه نیز میتوانند در بروز و ظهور خلا‌قیتنقشداشته باشندقابل ذکر است، در برنامه‌های آموزشی درسی نظام آموزش و پرورش ما، برآموزش بسیار تاکید شده و متاسفانه روی پرورش تاکید چندانی نشده است که در حقیقت باید نهاد پرورشی همدوش و همتراز فعالیت‌های آموزشی در برنامه‌ها گنجانیده شود.
حال اگر قبول کنیم پرورش نسبت به آموزش از اهمیت بیشتری برخوردار است و دارای پیچیدگی بیشتری است، باید بخش عمده‌ای از تلاش‌هایمان را هم در طراحی و هم در اجرای برنامه‌‌های آموزش و پرورش مدارس از کودکستان تا سال آخر دانشگاه، بیشتر برجنبه‌های پرورشی متمرکز کنیم.
در مدارس علاوه بر این برنامه‌ها، فعالیت‌های فوق برنامه (درون برنامه) نیز وجود دارد که باید جزو برنامه‌های مصوب و مدون قرار بگیرد. دکتر پروند با بیان این موضوع، عنوان می‌کند: معلمان، همکلاسی‌ها، میزان آزادی در مدرسه و جوی که از نظر مدیریتی حاکم است (جو آزاد‌منشانه) می‌تواند در بروز خلاقیت دانش‌آموزان تاثیر داشته باشد و اگر این جو مستبدانه باشد، برعکس می‌تواند جلوی خلاقیت و پرورش آن را بگیرد.
طبق بررسی‌ها مشخص شده است که فضای مدرسه، وسعت و بزرگی، فضای سبز و امکانات موجود در مدرسه نیز می‌توانند در بروز و ظهور خلاقیت نقش داشته باشند.
و عامل مهم بعدی که در خلاقیت نقش بسزایی را بازی می‌کند، جامعه است. همان طور که می‌دانید، جامعه دارای نهادها و بنیادهای مختلفی است که عهده‌دار اشاعه و تقویت قوای خلاقه در شاگردهای ما هستند؛ بخصوص در زمینه‌های ارزشی، اعتقادی، فرهنگی و هنری، اما چطور و چگونه باید فهمید، کودکانمان خلاق هستند یا خیر.
از ویژگی‌های کودک خلاق می‌توان به پرانرژی و پرجنب و جوش بودن اشاره کرد و اصطلاحا به چنین کودکی «شیطان»‌گفته می‌شود.
این کودک کنجکاو است و در اصطلاح غلط فضول خطاب می‌شود (منهای کودکان بیش فعال)، دائما سوال می‌کند و هر جوابی را نمی‌پذیرد. برای یک مساله راه حل‌های متعددی دارد که گاهی این راه‌حل‌های عجیب و غریب است، نسبت به سایر کودکان خیالپرداز است، داستان‌های تخیلی می‌سازد، در چارچوب‌ها قرار نمی‌گیرد و از مقررات تبعیت نمی‌کند، به همین دلیل بیشتر این کودکان در خانواده‌ها مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند که چرا مقررات را رعایت نکردی؟!
به گفته این دکتر برنامه‌ریز آموزشی درسی، این کودکان برونگرا و رفاقت‌طلب هستند و علاقه زیادی به معاشرت دارند. آنها در بازی‌هایشان، بیشتر رهبر هستند تا فرمانبردار. به همین دلیل در اغلب بازی‌هایشان «رئیس» هستند.
وی می‌افزاید: این کودکان قدرت تفکر واگرا دارند و خیلی کم دارای تفکرات همگرا هستند یعنی در حقیقت اگر مساله‌ای به آنها داده شود، برای حل آن حساب و کتاب نمی‌کنند بلکه به کلیت مساله نگاه کرده، اظهار می‌کنند «کل آن دارای اشکال است» و همچنین دارای قدرت نوآوری و ابداع هستند.
شناسایی کودک خلاق
تارنس یکی از پیشکسوت‌های قلمرو خلاقیت و نوآوری است که سال 1988 چهار نوع خلاقیت را در کتاب خود آورده است.
به گفته وی یک کودک خلاق دارای قدرت تفکر واگراست، قدرت تفکر سیال و روانی دارد و با قدرت انعطاف‌پذیری بالایش، سازگاری او بیش از کودکان دیگر است و دارای قدرت شرح و بسط بیش از حد معمول است.
به گفته دکتر پروند، برخی عوامل که قدرت خلاقیت و نوآوری را در کودکان تضعیف می‌کند، شامل محدودیت‌هایی است که بزرگ‌ترها و خانواده برای او ایجاد می‌کنند، همچنین تنبیه کردن، بی‌مهری، اخم کردن در برابر کارهایی که انجام می‌دهد و اجبار کردن کودک به رعایت مقررات خشک و محدودیت‌های فردی و جمعی می‌تواند تاثیرات منفی دربرداشته باشد.
وی همچنین استهزا و مسخره کردن کودک، ایجاد ترس از به هم خوردن اوضاع آرام خانواده و محیط و پیشداوری‌های غلط درباره کودک را از موارد کاهش خلاقیت در کودکان ذکر می‌کند.
گفتنی است؛ تعصبات فردی، قبیله‌ای، محلی و انواع حسادت‌ها نیز از عوامل تضعیف خلاقیت به شمار می‌رود.
عوامل تقویت قدرت خلاقیت
یکی از مولفه‌های موثر در خلاقیت «هوش» است که ابعاد مختلفی دارد، بنابراین هوش، عامل عمده‌ای در تقویت خلاقیت است.
دکتر پروند با بیان این مطلب، عامل بعدی در بروز خلاقیت را دادن آزادی لازم و کافی به کودک عنوان می‌کند که در این میان، تشویق و احترام والدین نیز تاثیر خوبی در گفتار و رفتار کودک خلاق خواهد داشت.
تحقیقات نشان می‌دهد فراهم کردن اسباب و لوازمی که کودک به وسیله آنها خلاقیتش را بروز می‌دهد، همچون ابزار نقاشی، انواع بازی‌های فکری و ... می‌تواند نقش مهمی داشته باشد.
همچنین تدارک محیط آرام برای استراحت و تفکر و بروز خلاقیت و جلوگیری از دخالت عوامل مزاحم و تخریب‌کننده را نیز نباید نادیده گرفت.
والدین می‌توانند با اجازه دادن به کودک خود، آنها را به داستان سرایی و قصه‌گویی تشویق کنند که هم قصه را گوش دهند و هم تعریف کنند.
کودک نیز با تجربه کردن انواع بازی‌ها، حرکات نمایشی و موسیقی می‌تواند در جهت شکوفایی خلاقیت خود گام بردارد.
یک نکته مهم
این استاد دانشگاه می‌افزاید: مادران باید قبل از مادر شدن با توانمندی‌هایی که خداوند در کودکان به ودیعه گذاشته شده است، آشنا شوند و راه‌های شکوفایی را بیاموزند تا از این طریق بتوانند کودکی خلاق و با استعداد پرورش دهند، البته نباید فراموش کرد که مدارس نیز با مجهز شدن به ابزارهای لازم جهت پرورش خلاقیت، می‌توانند گام موثر در این راه بردارند.
طبق تحقیقات به دست آمده، 75 درصد از شخصیت یک کودک قبل از 6 سالگی شکل می‌گیرد و 20 درصد آن تا 18 سالگی و 5 درصد بقیه از 18 سالگی به بعد. حال اگر از خود بپرسیم که کودک از زمان تولد تا 6 سالگی کجا بوده است؟ هیچ جوابی بجز «خانه» نداریم پس مشاهده می‌کنید که می‌توان از «مادر» به عنوان مربی اصلی کودک نام برد و از آنجا که نقش مادر در تربیت کودک بسیار با اهمیت است، خداوند بزرگ‌ترین رسالت مادر را انسان‌سازی ذکر کرده است، چرا که سازندگی این انسان پیچیده و ناشناخته، بسیار سخت است، بنابراین مادران در پرورش خلاقیت کودک، باید اجازه دهند کودک شیطنت کند و وی را در چارچوبی مقید نکنند و با تشویق وی، امکانات را برای وی مهیا سازند.

به گفته دکتر پروند، اهرم اصلی در ایجاد و نهادینه کردن این نوع توانمندی‌ها، علاوه بر عناصر ذکر شده،‌ برنامه‌های آموزشی درسی مدارس است ولی این موضوع را نیز نباید از یاد برد که نام هر تغییر و حرکتی هم خلاقیت‌ نیست چرا که حرکت خلاق و نو باید تازه و غیرتکراری بوده و نوعی پویایی به همراه داشته باشد.               لیلا طاهر         
به نقل از سایت جام جم

 


نوشته شده توسط: داریوش مغرور

نوشته های دیگران ()

i روش های ده گانه برای توسعه خلاقیت فکری

شنبه 91/9/25 ساعت 4:0 عصر

 

برای توسعه خلاًقیت فکری خود، روش های ده گانه زیر را به کار گیرید:


1- بهترین انتخاب :

 سعی کنید برای یک مساله ، چند پاسخ صحیح ارائه نموده و سپس بهترین آن را انتخاب نمایید.


2- گسترش فکر:

 برای فکر کردن به مساله ای، از منطقی بودن بیش از حد پرهیز کرده و به فکرتان اجازه بدهید به مسایل مجازی تخیلی یا تحلیلی راه یابد.


3- قانون مبارزه :

 روش های عادت شده را به سرعت نپذیرید. بلکه سوالاًت متعددی را برای خود مطرح کرده و انعطاف پذیر باشید.


4- تجربه کنید:

 سعی نمایید با مسائل مختلف روبرو شده و نتایج عملی آنها را بیابید.


5- عدم قطعیت :

 سعی کنید علاًوه بر آن که همه امور را شفاف می سازید، ولی هیچ امری را با قطعیت پایان یافته تلقی نکنید و بگذارید راه تغییر و تحول باز باشد.


6- نگرش به اشتباهات از دید مثبت :

 اجازه ندهید ترس از اشتباه شما را خاموش و متوقف سازد. امتحان و اشتباه می تواند ما را به موفقیت رهنمون نماید.


7- وقت گذاشتن برای تفریح :

تفریحات سالم نه تنها باعث کاهش تنش و فشار می گردد، بلکه انسان را به سمت خلاًقیت و کشف موضوعات جدید سوق می دهد.


8- شکستن باورهای تخصصی :

 به منظور گسترش و توسعه عقاید باید قالبهای ذهنی را شکست و به اطلاًعات موجود خود اکتفا نکرد، زیرا نظرات دیگران می تواند برای ما بسیار مفید باشد.


9- جمع اضداد:

از تناقض ها و تفاوت ها نهراسید. اجازه دهید از برخورد افکار، تفاوت ها و تناقض ها، فکرهای نو تراش نموده و راه های جدید نمایان گردد.


10- اعتماد به خلاًقیت :

 چنانچه شما تصور کنید که خلاًق هستید، بنابراین فرصت های آفرینش ، پیش گویی و توان انجام کار را خواهید داشت.

 


نوشته شده توسط: داریوش مغرور

نوشته های دیگران ()

i کیفیت بخشی به دروس روخوانی

پنج شنبه 91/9/23 ساعت 8:0 عصر

 

کیفیت بخشی به دروس روخوانی

ارائه راهکارو پیشنهاد در خصوص کیفیت بخشی به روخوانی ودرک مطلب کودکان ابتدایی

 

شرایط نخست یادگیری مفاهیم درسهایی (ریاضی،علوم،دینی و ..... ) تلفظ درست ودرک صحیح معنای کلمه ها،جمله ها وعباراتی است که این مفاهیم را بیان می کنند.

وقتی دانش آموز بتواند( کلمه ها ،جمله هاوعبارات) را درست بخواند ومعنا ومفهوم آنها رابه درستی دریابد،پیام آنها را درک خواهد کرد وآن مفاهیم را یاد خواهد گرفت،به کار خواهد بست ودر نتیجه، در رفتاراو تغییرات مناسب ایجاد خواهد شد . این تغییرات مناسب هدف نهایی وبالنده ی آموزش است.ازاین رو می توان پذیرفت که توانایی درک ( مهارتهای زبانی) پیش نیاز تمام دروس ،در طول عمرآموزش کلیه افراد است.

زیربنای آموزش مهارتهای زبانی در پایه ی اول ریخته می شود.بنابراین،چنانچه در پایه ی اول به یادگیری مهارتهای زبانی دانش آموزان توجه کافی نشود،وقتی به کلاس دوم و بالاتر می آ یند با مشکلات فراوان وگسترده ای در دروس گوناگون روبه رو خواهند شد.

برای رفع مشکلات و تقویت مهارتهای زبانی وروخوانی دانش آموزان،آموزگاران می توانند به موارد زیر توجه داشته باشند:

1- با تمام مفاهیم آموزشی مهارتهای زبانی و روش تدریس آن مفاهیم در پایه ی اول آشنا باشد تا بتواند بین مهارتهای زبان آموزی پایه های بالاتر ومفاهیم زبان آموزی که در پایه ی اول آموخته اند،ارتباط برقرار کند .همچنین درصورت لزوم، از راه آموزش جبرانی،آنها را به دانش آموزان تعلیم دهد.

2- با کلیه مهارتهای موجود درهر درس، روش آموزش هریک از آنها را بداند.

3- از کلیه کلمه ها و ترکیب هایی که شاگردان در کتابهای درسی پایه ی اول،به خصوص در کتاب فارسی،خوانده اند،اطلاع داشته تا درفرصت های مناسب آموزش مهارت های زبانی از آنها استفاده کند.

4- به منظور درک پیام های کتابهای ریاضی، دینی،علوم پایه ی دوم،آموزگار هنگام تدریس مطالب هریک از آنها کلیه کلمه ها،ترکیبها واصطلاحات فنی راازنظر( تلفظی،معنایی واملایی) آموزش بدهد.

5- برای آموزش مهارتهای زبانی هردرس، برنامه مدون واز پیش تعیین شده ای داشته باشد وبداند که درهر جلسه ی درسی چه چیز را وچگونه تدریس کند.

6- ابداع شیوه های مناسب برای ارزشیابی از مفاهیم زبانی تدریس شده.

7- تشخیص مشکلات ونارسایی های مهارتهای زبانی دانش آموزان درمورد آموزش جبرانی ورفع این مشکلات اقدام نماید.

8- چون امکان دارد اعمال یک روش آموزشی در موردهمه ی دانش آموزان کلاس نتیجه ی یکسان ومعینی نداشته باشد،آموزگار باید در زمینه ی آموزش مهارتهای زبانی به شاگردان،روش ها وشیوه های تدریس گوناگونی در نظر داشته باشد وازهرکدام برای تدریس به هر دسته از آنان استفاده کند.

 زمینه های آمادگی آموزگار به منظور تدریس هر درس

آموزگاربرای آمادگی تدریس هر درس بایدبا اهداف درس،نحوه تدریس هر بخش درس،نحوه ی ارزش یابی هر بخش درس،نحوه ی آموزش جبرانی هر درس و ساخت تمرین های مناسب باهر بخش درس آشنا باشد وتوانایی به کارگیری آنها را داشته باشد .برای بدست آوردن توانایی لازم این پاره مهارت های زبانی،پیش نیاز تدریس معلم است وبدون شک،موفقیت در تدریس درگرو کسب ودانستن این مهارتهای جنبی زبانی است.

 -  پیش نیازهای آموزگاربرای تدریس هر درس عبارت از:

1- دسترسی به کلمه ها وترکیب های تازه ومشکل هر درس

2- مشخص کردن صحیح کلمه ها وترکیب های تازه ومشکل هر درس

3- دست یابی به معنای کلمه ها وترکیب های تازه ومشکل هر درس

4- مشخص کردن کلمه ها وترکیب هایی غیراز موارد بالا که لازم است از جنبه های دیگر مهارت های زبانی به آنها توجه شود.

5- توانایی طرح تمزین های مکمل هربخش درس با توجه به نیاز دانش آموزان

6- دسترسی به مفاهیم جنبی مهارت های زبانی مرتبط با هربخش درس

7- توانایی اجرای آموزش جبرانی درزمینه ی مهارت های زبانی درس برای دانش آموزانی که بعداز ارزشیابی مشخص شده است که به بازآموزی نیاز دارند.

 تعریف مهارت های زبانی خواندن:

مهارت های زبانی خواندن عبارت از: انتقال درست نشانه های خطی به نشانه های صوتی با رعایت ویژگی های هریک،همراه بیان ودرک مفاهیم آنها.

با توجه به این تعریف ودانسته های آموزگار دراین زمینه ،معلم باید توجه داشته باشد که دانش آموزان در زمینه کسب مهارت زبانی خواندن باید:

- برای خواند ن کلمات بین چشم واندیشه ی خود ارتباط و هماهنگی ایجاد کنند.

- نشانه های خطی(حروف الفبایی وغیر الفبایی) و ویژگی های نوشتاری مربوط به آنها را بدانند.

- نشانه های صوتی (صداها) و ویژگی های صوتی مربوط به آنها را بدانند.

- معنا ومفهوم کلمه ها ،ترکیب ها واصطلاحات درس را به طور مستقل از جمله های متن درس کسب کنند.

- درمورد تصاویر با توجه به درس توضیح دهد.

- پیام هرجمله، هربند وکل درس را درک کند وبتوانند نتیجه ی درس را بازگویند.

- به معنا و مفهوم فعل های امری تمرین های درس پی ببرند وبدانند که از آنها چه خواسته شده است وچه کار باید بکنند.

اشکالات دانش آموزان در خواندن: اشکالات کلی دانش آموزان در خواندن متن درس ها وپیشنهادهایی برای رفع آنها

 * عدم شناخت شکل های متفا وت حروف الفبایی به کار رفته در کلمه های متن درس

آموزگاران می توانند ویژگی های نوشتاری حروف الفبایی را، که در آن جا آمده است، درحد نیاز به شاگردان آموزش دهند، آنها راروی تابلویی بنویسند در دیدرس شاگردان قرار دهند ودر فرصت های مناسب برای آموزش مهارت های زبانی خواندن از آنها استفاده کنند.

* عدم شناخت ویژگی های نوشتاری کلمه ها : در کلمه هایی که ویژگی نوشتاری و خواندنی خاصی وجود دارد (خواهر،سوال،کبری،خواست،خاست......) که در پایه ی اول تدریس شده با توجه به اهمیت آنها مجددا در پایه های بالاتر یا د آوری شود.

* ناتوانی در خواندن ودرک معنای کلمه ها وترکیب های جدید متن وغیر متن درس

آموزگاردرضمن تدریس کلمه ها وترکیب های تازه ومشکل آنها را روی تخته سیاه مشخص کند تا آنها رادر هنگام تدریس از نظر(تلفظی،معنایی،املایی) توضیح دهد.

* عدم شناخت نشانه های خطی غیرالفبایی به کاررفته در بعضی کلمه های متن درس

درآموزش مهارت های زبانی،نشانه های خطی غیرالفبایی مانند تنوین که کودک با آن آشنایی قبلی ندارد،از مشکلات عمده ی خواندن، معنی واملای کلمه هایی است که این نشانه ها را دارند آموزگار باید آنها را به نحو مناسبی آموزش دهد.

* ناتوانی در خواندن ترکیب های (موصوف وصفت و مضاف و مضاف الیه)

از اشکالات قرائتی و املایی دانش آموزان،خواندن ونوشتن کلمه هایی است که حالت موصوف وصفت یا مضاف و مضاف الیه دارند.

برای رفع این مشکل آموزگار می تواند از شاگردان بخواهد کسره ی بین این نوع ترکیبهای وصفی واضافی را اگردر متن درس گذاشته نشده است، بگذارند(پایه های پایین تر)

* ناتوانی در خواندن فعلهای مرکب وعبارتهای فعلی به صورت درست

آموزگار باید بداند کلمات پایانی جمله ها که شامل گزاره یا قسمتی از گزاره هستند وکلمه های مرکب،هماهنگ ومرتبط باهم خوانده می شود.

* اشتباه خواندن مصوتهای(ه ) درپایان کلمه ها

یکی از اشکالات مهم خواندن شاگردان،تلفظ مصوت ها (ه) در پایان کلمه ها به خصوص در پایان فعلهاست که صدای   (e)  می دهد  ،معمولا این حرفها با صدای(ه  (h خوانده می شوند آموزگاران درهر درس،فعلها وکلمه هایی راکه حرفهای (ه)در پایان آنها صدای (e) می دهد، مشخص می کنند ،روی تخته می نویسند وچندباربا صدای رسا وبه طور صحیح بخوانند تا گوش دانش آموزان به تلفظ این کلمه ها عادت کند.بعد خودشان هم بخوانند.

* اشتباه خواندن بخش(یی) در کلمه هایی مانند پاییز - راهنمایی ....اشتباها آنها رابه صورت پائیز وراهنمائی می خوانند.

کلمه ها را مشخص کرده روی تخته نوشته با صدای رسا وبلند بخواند وروی تابلویی نوشته در دیدرس بچه ها قرار دهد.

* درک نکردن مفهوم ( فعلهای امری )

دانش آموز با دانستن فعلهای آنها متوجه می شود که در تمرین ازاوچه خواسته شده است وباید چه کار بکند.

هر آموزگار دفتری تهیه کند ودر آن کلیه ی فعالیتهای تدریس،پیش نیازها وهم نیازهای تدریس،پاسخ تمرینهای درس تمرینهای مکمل معلم ساخته درهر زمینه ای از مهارتهای زبانی درس،اشکالات کلی خواندن،معنایی،املایی،خطی و ...  شاگردان رادرآن بنویسید تا وضع کلی شاگردان در آن درس دردیدرس او باشد.

این دفتر ازیک نظر می تواند یک طرح درس آموزگار محسوب شود واز جهت دیگر می توان دفترآموزش جبرانی شاگرد نام نهاد .چون اشکالات کلی خواندن دانش آموزان در هر درس در آن ثبت وضبط می شودومعلم بادردست داشتن آنها به آموزش جبرانی اشکالات دانش آموزان درامر آموزش مهارتهای زبانی اقدام می کند در این زمینه آموزگار ضمن جست وجوبرای دستیابی به راه حل های جدیدی برای رفع اشکالات شاگردان خود باعث پیشرفت و تجربه اندوزی بیشتر درامر آموزش مهارتهای زبانی خواهد شد.

 


نوشته شده توسط: داریوش مغرور

نوشته های دیگران ()

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

i ْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

 تبریک
تبریک
تبریک دهه ی فجر
تبریک
تسلیت
تسلیت
عزاداری دانش آموزان شب تاسوعا
[عناوین آرشیوشده]


خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
87484

:: بازدیدهای امروز ::
26


:: بازدیدهای دیروز ::
81


:: درباره خودم ::

داریوش مغرور - ستارگان دانش(ولی عصر ایمان شهر )
داریوش مغرور
این وبلاگ جهت معرفی فعالیت های آمورشی و پرورشی ایجاد شده است امیدواریم در این مسیر موفق باشیم.

:: لینک به وبلاگ ::

داریوش مغرور - ستارگان دانش(ولی عصر ایمان شهر )

:: لینک دوستان من ::

پورتال آموزش و پرورش
دفتر برنامه ریزی و کتب درسی
معاونت آموزش ابتدایی
پایگاه کتاب های درسی
گروه درسی ریاضی
گروه درسی علوم تجربی
گروه درسی تعلیم و تربیت دینی
گروه درسی زبان و ادبیات فارسی
گروه درسی هنر
گروه درسی قرآن
گروه درسی جغرافیا
رشد شبکه ملی مدارس
سایت ها و پایگاه های قرآنی
کتابخانه های دانشگاهها
پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات
مرکز آموزش نیروی انسانی
سامانه آموز های ضمن خدمت
پخش زنده شبکه های تلویزیونی و رادیو
سایت برنامه درسی ملی
سامانه آزمون الکترونیکی
سامانه ختم قرآن مجید
سامانه جمع آوری اطلاعات آموزشی و پرورشی
دیوان حافظ
دفتر انتشارات و تکنولوژی آموزشی
بابا آب داد
پیک آموزشی
کلاس اولی ها
دبستان آتلاین

:: آرشیو ::

کلاس اول
کلاس دوم
کلاس سوم
کلاس چهارم
کلاس پنجم
پرورشی
1
زمستان 1386
زمستان 1387
بهمن 1388
بهمن 88
مهر 91
بهمن 90
شهریور 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
اردیبهشت 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92

:: خبرنامه ::